part52

1.2K 220 32
                                    

گائون با پاهاش روی زمین ضرب گرفته بود و بی قرار به هرچیزی فکر میکرد تا بلکه بتونه راهی پیدا کنه ، انگار تاریخ دوباره تکرار شده بود اگر این بار هم نمیتونست ثابت کنه که یوهان بی‌گناهه و اینا همش الکیه چی؟ اگر اینبار هم نمیتونست یوهان رو از زندان رفتن نجات بده چی؟

از طرف دیگه ماریا از لحظه‌ی ورودشون با تنها اشخاصی که دعوا راه نداخته بود گائون و الیا بودن ، الیا با کلافگی رفت سمت ماریا، دستش رو گرفت

_اونی ، بیا یکم بشین تا آروم بشی اینجوری اصلا نمیتونی درست فکر کنی

ماریا پوفی کشید و رفت سمت صندلی ها ، کنار گائون نشست

_قاضی کیم؟!

با صدای وکیل کو، گائون سرش رو چرخوند و با دیدنش به سرعت از جاش بلند شد و سمتش رفت ، ماریا هم همراهش رفت

وکیل با تعجب پرسید

_چه اتفاقی افتاده؟!

گائون نفسشو با کلافگی بیرون داد و اتفاقاتی که صبح براشون افتاده بود رو گفت و ماریا اضافه کرد

_یوهان که مطمئن بود ته‌جین میاد اینجا تا ببینتش ولی تا الان خبری ازش نیست

وکیل دستی به صورتش کشید و با آرامش گفت

_نگران نباشید ، باهم حلش میکنیم ... من اول باید  خود قاضی کانگ رو ببینم تا باهاش صحبت کنم

گائون و ماریا سری تکون دادن ، گائون با صدای آرومی گفت

_ممنون که اومدین جناب وکیل

وکیل لبخند کوچیکی زد و رفت سمت اتاقی که یوهان داخلش بود
***
بی توجه به خبرنگارایی که بیرون از اداره پلیس سمتش هجوم اوردن سرش رو پایین انداخت و به سرعت وارد اداره پلیس شد

اولین چیزی که دید صورت درهم گائون بود ، لبخند کجی زد ولی به سرعت خوردش بی توجه به اطرافش رفت سمت اتاق که صدای گائون باعث شد سرجاش وایسه

_روز بخیر جناب قاضی

چشماشو کلافه بست و باز کرد و بعد با لبخند مصنوعی برگشت سمت گائون

_اوه قاضی کیم ، متوجه حضورت نشدم

گائون زل زد بهش ، جوری نگاهش میکرد که عصبانیت و نفرت توی چشماش برق میزد ، نگاهی به پشت سر گائون انداخت و با دو جفت چشم عصبی دیگه روبرو شد

_الان خوشحالی؟ حالت خوبه نه؟

با صدای گائون دوباره نگاهش رو به گائون داد ، با تعجب گفت

_خوشحال؟!

_به هرحال اینکه یوهان رو پایین بکشی به هر نحوی ، جز آرزوهات بوده

ته‌جین تک خنده‌‌ای کرد و سرش رو برد جلوی صورت گائون و با پوزخند گفت

_خوب نیست که انقد زود بقیه رو قضاوت کنی قاضی کیم

قاضی شیطانی the devil judge 2Where stories live. Discover now