"یک هفته از اون دادگاه بزرگی که توش خود قاضی اصلی تبدیل به متهم اصلی شد گذشت ، جئون تهجین دستگیر شده و منتظر دادگاهش خواهد بود تا حکمش اعلام بشه و کانگ یوهان هم آزاد شد و بیگناهیش ثابت شد"
لبخندی زد و تلویزیون رو خاموش کرد رفت و روی صندلی کنار تخت نشست و آروم دست ماریا رو توی دستاش گرفت
سویون در تمام طول این یک هفته بجز اون ساعتی که برای دادگاه رفته بود از کنار تخت ماریا تکون نخورده بود و حتی برای ثانیه ای هم نخوابیده بود ، به شدت خودش رو مقصر میدونست چون خبر داشت ماریا دقیقا قصدش چیه ولی جلوش رو نگرفته بود
آروم دست ماریا رو بالا برد و بوسهای روش زد و زمزمه کرد
_بیدار شو دیگه ...
با صدای باز شدن در نگاهش رفت اون سمت که گائون رو دید
_میتونم بیام تو؟
آروم بلند شد و با لبخند رفت سمتش
_البته گائون شی
گائون لبخند مهربونی زد و وسایلی که دستش بود رو داد به سویون و گفت
_برات غذا درست کردم ، بخور تا یکم انرژی بگیری
سویون لبخند کوچیکی زد و گفت
_ازت ممنونم
مکثی کرد و گفت
_راستی قاضی کانگ چطوره؟
گائون سری تکون داد و گفت
_تا ماریا رو نبینه آروم نمیشه ... الان اوردمش باخودم ولی چون ساعت ملاقات نبود اجازه ندادن بیاد حالا تو رفتی پایین غذاتو بخوری به نگهبان بگو که بزاره یوهان بیاد بالا
سویون سرشو تکون داد و باشهای گفت و حینی که غذا رو از گائون میگرفت ادامه داد
_ممنونم گائون شی
گائون لبخند مهربونی بهش زد ، با رفتن سویون گائون رفت کنار تخت ماریا، آروم دستی به موهاش کشید و زمزمه کرد
_تو که جونت درمیرفت برای بابات ، بخاطر اون چشماتو باز کن دختر
_به نظرت کدوم احمقی بخاطر بیشتر شدن جرم یه نفر، خودشو به کشتن میده؟!
گائون با شنیدن صدای یوهان برگشت سمتش و با لبخند کوچیکی آروم گفت
_دخترِ کانگ یوهان
یوهان با چشمایی که بخاطر اشک برق میزد خیره شد به ماریا و رفت سمت تختش
_دیگه اینو گردن من ننداز ، من انقدر دیوونه نیستم
گائون با لبخند سرش رو تکون داد و حینی که کنارش میایستاد گفت
_اره انقدر دیوونه نیستی ... بیشتر از این حرفایی
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...