چند ساعتی از خوردن شام گذشته بود و گائون گفته بود یه سری کار داره و باید اونها رو انجام بده و رفته بود توی اتاقش
ماریا هم بعد از اینکه وسایل شام رو جمع کرد راه افتاد سمت اتاق گائون
ولی قبلش یه دور نقشه مورد نظرش رو توی ذهنش مرور کرد و لبخند شیطانی روی لباش اومد و با دستش آروم زد به در اتاق که صدای گائون رو شنید
_بله؟!
آروم در رو باز کرد سرشو برد داخل و گفت
_میتونم بیام تو؟
گائون لبخندی بهش زد و گفت
_البته
ماریا اومد داخل در رو بست و رفت سمت گائون و گفت
_مزاحم کارت نشدم که؟
_نه نه اصلا بیا بشین
گائون گفت و به تخت اشاره کرد
ماریا نشست روی تخت و گفت
_از اون روزی که یوهان اومد وقت نشد دوتایی باهم حرف بزنیم ، کلا مزاحمه
گائون خندید و گفت
_چه ربطی به یوهان داره ، قبلش هم نتونستیم درست حرف بزنیم
_یا یا خیلی داری ازش طرفداری میکنیا
گائون دوباره خندید که ماریا ادامه داد
_میدونی آدمی نیستم که بخوام با یه غریبه زود گرم بگیرم
بعد تک خندهای کرد و گفت
_به خصوص که تو اون غریبهای بودی که سعی داشتی یوهان رو بکشی و این مورد اصلا با من سازگار نبود
گائون با لبخند نگاهش کرد و گفت
_همه چیام بهت گفته اره؟
_معلومه که گفته کل اتفاقاتی که افتاده رو توی یه ساعت خلاصه کرد برام
گائون خندهی بلندی کرد که ماریا صداشو آورد پایین و گفت
_تازه برای اینکه نیام اینجا باهات دعوا بگیرم هم سعی کرد تا حد زیادی خودشو مقصر نشون بده ، بهم گفت باید از اول راجب آتیش سوزی میگفته بهت
ولی من که خوب میدونم کلا قرار نبود کسی از اون ماجرا خبر دار بشهگائون متعجب از حرف ماریا یه لحظه رفت توی فکر و گفت
_اره راست میگی هیج جوره نمیخواست چیزی بفهمم
ماریا ابروهاشو انداخت بالا و گفت
_میگم که چرت گفت و فکر کرد من نمیفهمم
ولی خب وقتی فهمیدم انقدر براش مهمه که من بهت چیزی نگم منم سعی کردم درست رفتار کنمگائون خندهی آرومی کرد و گفت
_ازت ممنونم ماریا شی
چند لحظه ای ساکت بودن که ماریا گفت
VOUS LISEZ
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...