با جمع شدنشون دور میز الیا لبخند بزرگی زد و خیره به جمعشون گفت
_چه خوبه که هممون پیش همیم دوباره
همشون با صدای الیا برگشتن سمتش و لبخندی بهش زدن که گائون با لبخندی که به الیا زد گفت
_خیلی خوبه که پیش همیم...
بعد با اشاره به یوهان ادامه داد
_البته اگر باز سر و کلهی یکی دیگه از گذشتههای دورِ بعضیا پیدا نشه
یوهان با حرف گائون خندهی آرومی کرد و گفت
_الان تیکه میندازی یا از اثرات حسودیه؟
دخترا بلند خندیدن وگائون در حالیکه برای ماریا غذا میریخت نگاهی بهش کرد و با نیشخند گفت
_فکر نکنم لازم باشه یادآوری کنم بهت که من حسودی نمیکنم
و بعد به گردن یوهان اشارهای کرد و باعث شد سوپی که یوهان درحال قورت دادنش بود توی گلوش بپره و به سرفه بیافته ، البته که فقط این موضوع رو خودشون دوتا میدونستن و دخترا متعجب نگاهشون کردن
گائون لبخند شیطنت آمیزی زد و بی توجه به یوهان آروم قاشقی از غذاش خوردماریا نگاهی به یوهان انداخت و روبهش گفت
_حسودی هم باشه گائون حق داره هر دوباری که داستان داشتین از سمت کسایی بوده که مثلا عاشق جنابعالی بودن
یوهان سرشو تکون داد و دور دهنش رو با دستمال پاک کرد و روبه ماریا گفت
_اون خودش به اندازه کافی زبون داره تو نمیخواد ازش طرفداری کنی
_واقعا خوشحالم که زبون داره وگرنه از پس تو برنمیومد که
گائون خندهی کوتاهی کرد که یوهان پوفی کشید و گفت
_الان میفهمم که اوردن ماریا به کره بزرگترین اشتباهم بود
ماریا درحالیکه اداش رو درمیاورد گفت
_اتفاقا که تنها کار درست توی زندگیت همین بوده
یوهان پوزخندی زد و درحالیکه به سویون اشاره میکرد گفت
_اره خب برای تو که بد نشد
سویون که متوجه حرفش شد سرفهی الکی کرد ، ماریا با حرص به یوهان نگاه کرد و تا خواست چیزی بگه گائون با لبخند گفت
_خب دیگه دعوا نکنین غذاتونو بخورید
سکوتی برقرار شد که الیا دوباره روبه یوهان و گائون پرسید
_به نظرتون قاضی دادگاه تهجین کیه؟
یوهان نگاهی بهش انداخت و با آرامش گفت
_چرا باید راجب تهجین فکر کنیم؟
_فقط برام سوال بود همین
یوهان لبخندی بهش زد ، سویون نفس عمیقی کشید و با لبخند کوچیکی گفت
YOU ARE READING
قاضی شیطانی the devil judge 2
Actionخلاصه:سه سال از رفتن یوهان و الیا به سوئیس گذشته و گائون هم درگیر کارهای خودش هست که وزارت دادگستری تصمیم میگیره یه قاضی جانشین کانگ یوهان بکنه اما این وسط یه چیزی راجب قاضی جدید درست نیست "_چه چیزی توی کانگ یوهان میدیدی که توی من نمیبینی؟ _اگر قرار...