Chapter 2

54 9 0
                                    

چپتر 02 :

جنگ شروع شده

تایپ: «تو باید بری. من نمیتونم توی یه خوابگاه دیگه زندگی کنم

تایپ داشته به پسری که هدفون توی گوشش گذاشته بود فحش میداد ،ولی اون دستش رو پشت گردنش گذاشت تا نشون بده اهمیتی نمیده. اون علاوه بر اینکه چشماش رو باز نکرد روش رو هم به سمت دیوار چرخوند.

تایپ:«پاشو واسا تا بتونم باهات حرف بزنم

تارن:«....»

صدای کسی که وایساده بود بلندتر از قبل شد اما اونیکی بهش اهمیتی نمیداد و این تایپ رو عصبانی میکرد.

تایپ مردیه که از مغزش بیشتر از دست و پاش استفاده میکنه حداقل یه برنامه ریز تیم ورزشیه. اون هیچوقت با کسی که تازه دیده بی ادبانه رفتار نمیکنه، ولی یه چیزی هست که اونو برده عاطفه میکنه، بعنی همون محبت و عشق اون دسته از افرادی که جنسیتشون معلوم نیست.

کمتر از یه هفتست که اینو میدونه و سعی میکنه مزاحم دیگران نشه. اینبار خیلی یهویی دستای بزرگ تایپ هدفونارو کشید و باعث شد مردی که دراز کشیده بود «تارن» برگرده و با عصبانیت بهش نگاه کنه.

وقتی برگشت تایپ گفت:« باید خوابگاهتو عوض کنی

این نوع رفتار باعث میشه مردم اینطوری جواب بدن.

تارن:«زحمت نکش جواب نمیده

این جواب باعث شد بدنش بخاره و بخواد که لگد بزنه. تارن پوزخندی زد که انگار میخواست تایپ رو عصبانی تر کنه.

تایپ:«اِی تارن

هدفونای توی دستش رو به سمت صورت تارن پرت کرد. با اینکه خیلی درد نداشت اما برخورد محکم فنرش باعث شد اشک توی چشماش جمع بشه. تارن، تایپ رو روی تخت انداخت. چشماش از عصبانیت میسوخت. بنظر میرسید این دوتا میخوان دعوا کنن.

تایپ:«من! با یه گی! تو یه اتاق! نمیمونم! به اندازه کافی واضح نیست؟ توی لعنتی حرومزاده

تایپ جوری کلمات رو میگفت که انگار داره با یه عقب مونده ذهنی حرف میزنه و این باعث شد چشمای تارن ترسناک بشه.

تارن:« تو حق نداری منو بیرون کنی، من باهات کاری نکردم

تایپ:« الان کاری نکردی ولی بعدا ممکنه بکنی. من به کسایی که مشکل گرایش جنسی دارن اطمینان ندارم. میدونم شماها تا وقتی مردید میخواید همرو به فاک بدید

تارن:« اینطوریه؟»

تایپ:« کونییی!!!» تایپ کلمه آخر رو گفت ولی مچ دستش گیر افتاد.

ترجمه رمان تارن تایپ فصل اولWhere stories live. Discover now