⇚چـپـتـر ششم
━━━━━━「💎」━━━ییبو بهمحض اینکه از ماشین پیاده شد، کلید رو به مردی که جلوی در کلاب بود، داد. جان همینحالاش هم وارد کلاب شد. ییبو قرار بود نزدیکش واینسته؛ این قولی بود که قبل رفتن بهش داده بود. در واقع، ییبو درک میکرد که جان نیاز به حریمخصوصی داره. اون اونقدر هم بیآزار نبود.
ییبو تلاش کرد تا گوشه درستی رو پیدا کنه تا چشمهاش رو جان باشه. بالاخره روی صندلی استول بار نشست و نوشیدنی سبکی سفارش داد. نوشیدن الکل حین اجرای وظیفه ممنوع بود ولی آب معدنی توی کلاب در دسترس نبود.
جان درحالی که مشغول سفارش چند نوشیدنی بهعلاوه بطری بود، دیده شد.
ییبو در مورد این قضیه اضطراب داشت چون نمیدونست که نوشیدنیها امن هستند یا نه.
"ببخشید، کی مسئول سرو کردن این نوشیدنی هاست؟" در نهایت ییبو از پیشخدمتی که سفارش جان رو گرفته بود، پرسید.
"اون مردی که اونجاست." پیشخدمت به مردی که پشت بار بود اشاره کرد.
ییبو سر تکون داد و رفت تا پیداش کنه و با چشمهای خودش شاهد این باشه که نوشیدنیها چطور مخلوط میشن قبل اینکه آماده بشن.
دوتا بطری مصرف شدن تا جان کمی مستشه. با وجود نور کمی که وجود داشت، ییبو متوجه شد که صورت جان صورتی شده و خندهاش جدا بلنده. دستهاش شروع به دستمالی کردن زن کنارش کردن و به دنبالش بوسه های شلخته هم بهوجود اومدن.
ییبو آهی کشید. برای اون، این حتی بوسه هم نبود. بیشتر خوردن صورت همدیگهاس! در سکوت به پایین جایی که نوشیدنیش بود خیره شد.
"تو جدا قشنگی؛ میدونی...؟" ناگهان صدایی اومد؛ صدای یه زن.
ییبو سرش رو بالا اوورد و به زنی که با لبخند کنارش نشسته بود، نگاه کرد.
"جدیدی اینجا؟" زن دوباره پرسید.
ییبو با گیجی بهش نگاه کرد و بالاخره متوجه شد که اون فکر میکنه که ییبو یه تازهوارده.
"نه." ییبو به کوتاهی جواب داد.
"ولی این اولین باریه که میبینمت..." اون زن دوباره گفت.
ییبو جوابی نداد. نگاهش رو داد به جان تا دوباره چکش کنه.
زن نگاهش رو دنبال کرد و خندید. "اون دکتر شیائو جانه."
ییبو به زن نگاه کرد.
"اون مشهورترین مجرد اینجاست. بهشدت پولدار و بویفرند متریال ولی متاسفانه استریته."
ییبو سر تکون داد. "اینجا زیاد میاد؟"
"اون مجرده! هر زنی که اینجاست آرزوشه که باهاش به تخت بره. با وجود اینکه تقریبا هر زنی رو بهفاک داده ولی اون واقعا سختگیره تو انتخابش و اونها حتی این رو هم گفتن که دکتر شیائو چقدر تو تخت خوبه."
ESTÁS LEYENDO
「𝐓𝐡𝐞 𝐔𝐧𝐞𝐱𝐩𝐞𝐜𝐭𝐞𝐝␋𝐁𝐉𝐘𝐗」
Fanficﻬღ ترجمه فارسی فیک ‹ غیر منتظره › ⌑ کاپل ‹ ییجان␋ییبوتاپ › ⌑ ژانر ‹ ارتشی ، پزشکی ، درام ، هپی اند › ⌑ روز آپ ‹ دوشنبهها › ⌑ نویسنده ‹ FransPietersz › ⌑ مترجم ‹ Nick › ⌑ ویراستار ‹ Nick ›