رز و ماندلا

33 12 3
                                    


هیچوقت هیچ‌جای دنیا کسی جز تو منو نفهمید
اولین نفری بودی که وقتی نقاشیامو دیدی مسخره‌ام نکردی به جاش اصرار کردی که برای خودمون دوتا تتو طراحی کنم که هروقت جشن قبولیمونو خواستیم بگیریم با تتو زدن شروعش کنیم
که نتیجه‌ش شد ماندلای روی دست من و رزی که فقط طرحش پیش تو موند و حتی مطمئن نیستم که نگهش داشته باشی..
اما کاش هنوز هم یه گوشه‌ای از ذهنت به یاد داشته باشی که یه زمانی هرروز روزتو با من شروع می‌کردی
و شبت رو با یه بطری ابجو و پرسه زنی توی خیابونا و خداحافظی از من تموم می‌کردی

Written by heartWhere stories live. Discover now