3.Error!

121 41 24
                                    

تهیونگ درحالیکه دستاشو تویِ جیبِ هودیش پنهان کرده بود به سمت ساختمونِ انجمنِ اصلی به راه افتاد اما با دیدنِ جمعیتِ عظیمی که جلویِ در ورودی تجمع کرده بودن سر جاش خشکش زد.

«ی-یعنی چی...ای-این همه آدم اینجا چیکار می‌کنن؟ یعنی برایِ من اینجا جمع شدن؟»

پوزخندی به خودش و افکار مسخرش زد و سعی کرد حواسشو بیشتر جمع کنه تا شاید بتونه دلیلِ تجمعِ اینهمه آدمو بفهمه.
بنظر می‌رسید مردم در حال تشویق شخصی بودن.

چشماشو ریز کرد و سعی کرد ببینه چه کسی رویِ سکویِ ورودی ایستاده که مردم اونقدر با اشتیاق تشویقش می‌کنن.

فاییده‌ای نداشت. با اون همه آدمی که جلوش ایستاده بودن امکان نداشت بتونه از اون فاصله، چیزی ببینه.

به سختی راه خودشو میونِ مردم باز کرد و به جلو رفت، اما مردِ قد بلندی جلوش قرار داشت که تقریبا نمی‌زاشت چیزی ببینه.
«ببخشید آقا... میشه برید کنار تا من رد شم؟»
مردِ هیکلی که انگار دنبالِ دردسر می‌گشت با عصبانیت به سمتِ تهیونگ برگشت و اونو از نظر گذروند.

«چیزی گفتی نفله؟ صداتو نشنیدم!»
تهیونگ آب دهنشو قورت داد و قدمی به عقب برداشت اما بخاطرِ فشارِ جمعیت به سمت جلو پرتاب شد و ایندفعه با شدتِ ببشتری به مردِ هیکلی برخورد کرد.

اون مرد که حسابی عصبانی شده بود، به طرفِ تهیونگ چرخید تا مشتی حواله‌ی صورتش کنه اما تهیونگ ناخوآگاه با سرعتی فرای تصورش جاخالی داد و قبل از اینکه بتونه شرایط رو تحلیل کنه روی سکو کنارِ شخصی فرود اومد که دلیلِ تجمع مردم بود.

«تو دیگه کی هستی؟»
صدایی از کنارِ تهیونگ گفت.

تهیونگ با دیدنِ مردی که کنارش ایستاده بود کم مونده بود چشماش از حدقه بیرون بزنه.
«من چطور اومدم اینجا؟»

«هی باتوام! نکنه کَری؟»
مرد با عصبانیت گفت و بازویِ تهیونگو تو دستش فشرد.

«م-من...خ-خب راستش...»
تهیونگ با لحنِ مضطربی گفت.

مرد کمی تهیونگو از نظر گذروند و بعد هم لبخندِ گشادی زد.
«فهمیدم! تو باید از طرفدارام باشی!»

«چ-چی؟»

مرد با خنده، دستی به دور گردنِ تهیونگ انداخت و اونو به خودش نزدیک‌تر کرد.
«حتما می‌خوای باهام عکس بگیری نه؟ اوه چی می‌گم؟ کیه که دلش نخواد با پارک بوگوم عکس بگیره!»

تهیونگ هیچی از حرفای مردی که از قضا بوگوم نام داشت نمی‌فهمید؛ اما این اسم آشنا بنظر میومد... یکم توی ذهنش اطلاعاتشو بالا پایین کرد و در آخر جرقه‌ای تو ذهنش زده شد! پارک بوگوم! همون بازیگرِ تازه‌کاری بود که به تازگی با بازی تو یه وب دراما مشهور شده بود.

Top-Tier Writer | KookVTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang