سخن نویسنده

141 11 3
                                    

Bello

خب دوستان این مطلب چیز مربوط به داستان نیست فقط یه سخن نویسنده معمولیه...
(اگه ممکنه ناراحت بشین این متن رو نخونید این متن برای من یه درد و دله)

یکی اینکه ۲۷ اسفند سالگرد این بود که من اولین داستانم رو نوشتم...خب بر این اساس باید کلی آپ میکردم خوش میگدروندم و....

اما درست همون روز مادر بزرگم حالش بد میشه ...شبش میره تو کما و فردا صبحش از دنیا میره..... و اون مادر بزرگم برای من حکم مادرم و داشت.

برای همین من تو این یه ماه یه جورایی کاملا نابود شدم در حدی که تا سه روز حتی غذا نخوردم.

برای همین یه مدتیه هیچ کاری رو ننوشتم که آپ کنم.

پس با تاخیر میگم سال نو مبارک و البته....
سالگرد عضویتم تو واتپد😅😅

امیدوارم بقیه امسال به خوبی و خوشی باشه.

love is wrongWhere stories live. Discover now