"سلام به همگی!"
تهیونگ هیجانزده روی به صفحهی لپتاپش دست تکون داد، "مدتی از وقتی که لایو گذاشتم میگذره و با خودم فکر کردم یککم باهاتون حرف بزنم. بابت حمایتتون از اجرای امروز ممنونم. همیشه وقتی اینطور تشویقمون میکنید عشقی که بهمون میدید رو احساس میکنیم."
صدای ضربهای از پشت در اتاقش شنیده شد، تهیونگ دستی رو به اسکرین تکون داد، به سمت در رفت و اون رو باز کرد. جیمین پشت اون ایستاده بود و لبخند خوشحالی به لب داشت.
"هوسوک هیونگ همین الان-"
"دارم لایو انجام میدم،" تهیونگ با صدای آرومی بین حرفهاش پرید.
جیمین که هنوز نمیتونست هیجانش رو مخفی کنه به سرعت ساکت شد و سر تکون داد.
"اگه دوست داری میتونی بیای به آرمیها سلام کنی،" تهیونگ پیشنهاد داد، "مدتی از وقتی با هم لایو گذاشتیم میگذره نه؟"
"باشه،" جیمین با سر تکون دادنی وارد اتاق شد و به سرعت به سمت لپتاپ رفت."
"سلام آرمی! دلتون برام تنگ شده بود؟ جیمینم!"
"مطمئنم همه میدونن کیای،" تهیونگ خندید و با نگاهی به اطراف، صندلی جونگکوک رو از پشت میزش بیرون کشید تا دوستش کنارش بشینه.
جیمین با وجود اینکه میدونست سرعت زیاد کامنتها بهش اجازهی خوندن نمیدادن مشغول گشتن داخل اونها شد.
"حالمون خوبه، مرسی که پرسیدید،" پسر چندتایی از اونها رو جواب داد، "یککم پیش واسه شام بیرون رفتیم. هر هفت نفرمون."
"من پاستا گرفتم،" تهیونگ گفت، "واقعا خوشمزه بود، ولی انقدر سیر شدم که ب- جونگکوک و جیمین کمکم کردن تمومش کنم."
جیمین ابرویی روی بهش بالا انداخت و بلند به خنده افتاد.
"همگی، تهیونگ حتی نمیتونست بایسته،" پسر نگاهی به لپتاپ انداخت، "و وقتی بلند شدیم شبیه پنگوئنها راه میرفت."
"میدونستی به عنوان یک پنگوئن هم هنوز از تو بلندترم؟" تهیونگ سر به سرش گذاشت.
جیمین انگار که بهش خیانت شده بود چشمغرهای بهش رفت. تهیونگ خندید و چندبار شونهاش رو لمس کرد تا آرومش کنه. در همون لحظه صدای خندهی نخودی آشنایی رو از پشت در شنید و به سمتش رفت تا اون رو باز کنه.
جونگکوک که هنوز داشت میخندید بهش خیره شد.
"داریم لایو انجام میدیم،" تهیونگ زمزمه کرد.
VOUS LISEZ
Sagt Die Liebe (Persian Translation) | Vkook
Fanfiction〴︎Summary ৲︎ تهیونگ با تماشای ویدیویی در مورد خودش و جونگکوک متوجه احساسی که به پسر کوچیکتر داره میشه و وقتی اون رو به جونگکوک هم نشون میده، رابطهی بین این دو به چیزی متفاوت تبدیل میشه، چیزی که همیشه وجود داشته، اما هیچکدوم تا بهحال متوجهش نشده بو...