لویي هیچوقت واقعاً به عطر هري فکر نمیکرد تا اینکه شروع به تعقیب کردنش کرد.
اون اواسط شب با حس کردن رایحه توت فرنگي و نعنا که مثل یك شبح روي بالشي که مدت هاست شسته شده از خواب بیدار شد.
با برداشتن يه پیراهن از کمد، لویي باقي مونده عطر گرون هري رو توي یقه پیراهن پیدا کرد، همون عطري که وقتي لویي برای اولین بار به ایتالیا رفت، براش خرید.
لویي همیشه از عطر هري خوشش ميومد و دوست داشت كه چطور باعث ميشه هري رو تا اتاق دنبال كنه،رايحه اي مثل آفتاب،روشن و مطبوع!
با وارد شدن بوي مواد شوينده لباس از تميزي به بينيش همچيز عوض ميشه.
خيار و ليمو ترش!
موهايي كه به گونش كشيده ميشه نرمه اما وقتي چشماش رو باز ميكنه،سایه اي از موهاي بلوند ميبينه.
مردي كنارش خوابيده و خروپف ميكنه و صورتش رو به بالش فشار ميده.
لويي اسم اونو يادش نمياد و حتي يادش نمياد ديشب چيا گفته!
تنها چيزي كه يادش مياد،طعم تكيلا و تتوي مرده كه پشتش بود - پروانه اي كه بين نيلوفر ها احاطه شده بود - اگر لويي با پستي و بلندي هاي بال هاي پروانه اشنا نبود صد در صد ميگفت اين خودشه!
لويي دستي روي صورتش ميكشه و موهاشو بهم ميزنه.
جوريكه نور خورشيد از بين پرده هاي بالكن به روي كف چوبي اتاق ميتابه،احتمالا بايد اواخر صبح باشه.
لويي بايد بلند بشه،دوش بگيره و ببينه كارش چطور جلو ميره.
وقتي به سقف خيره ميشه به چراغ نقره اي رو درست توي مركز سقف ميبينه،اون توي اتاق مهمانه،اتاقي كه كاغذ ديواريش با گل و بال داره.
اون واقعا خوشحاله كه ديشب حداقل مغزش درست كار كرده كه توي حالت مستي نره به اون سمت خونه.
لويي هيچوقت كسي رو نبرده اون سمت خونه و كسي هم حق حضور توي اونجا رو نداره.
هرچند كه شك داره بعد همه اينا باز هم اونا رو اونجا ببينه بجز وقتايي كه قرار باشه بچه رو نگهداره.
لويي با احتياط از روي تخت بلند ميشه و قبل اینکه با نوك پا به سمت در بره منتظر ميشه تا بيينه اون مرد قراره بيدار بشه يا نه!
حداقل تلاشش رو ميكنه كه يه عوضي نباشه!معلومه كه نيست!
اون ترجيح ميده قبل اينكه صبحش رو شروع كنه با حرف زدن حداقل دوش گرفته باشه و يه فنجون قهوش رو خورده باشه.
اون مطمئنه كه اون بلوندي خوب بوده يا حداقل براي يه تايمي براش خوب بوده و زمانش رو باهاش صرف كرده اما اين لويي نيست كه زندگي رو اداره كنه و بهش اجازه بده متهد بمونه!
YOU ARE READING
You Taught Me How To Love (I Taught You How To Stop) [L.S]
Romance𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍𝐂𝐄 || 𝐂𝐎𝐌𝐏𝐋𝐄𝐓𝐄𝐃 || 𝐄𝐃𝐈𝐓𝐄𝐃 - ميخواي بهم شليك كني؟باشه انجامش بده لويي؛ + نه؛الانكه فكر ميكنم به اندازه كافي زخم روت جا گذاشتم! Mpreg On AO3 : Devilinmybrain --- 1 #Boss 1 #Boy 1 #Iran 1 #Intersex 2 #Harry 2 #Louis 2 #Larry ...