part 6

229 20 0
                                    


Tae:

وقتی که جونگ‌کوک رفت از عصبانیت یه لگد به ماشین پشت سرم زدم چند دقیقه از رفتن جونگ‌کوک نگذشته بود که یه پسری خیلی کیوت اومد پیشم

وقتی که جونگ‌کوک رفت از عصبانیت یه لگد به ماشین پشت سرم زدم چند دقیقه از رفتن جونگ‌کوک نگذشته بود که یه پسری خیلی کیوت اومد پیشم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


جیمین :میتونم کمکت کنم ؟

بعد اومد جفتم تکیه داد به ماشین از فکری که یه آن از سرم گذشت وحشت کردم

ته:وای لعنتی ببخشید این ماشین توعه؟

جیمین :نه ،میدونی این ماشین ماله اون چندشاییِ که یواشکی اومدن مهمونی

نگام کرد و ادامه داد :خرابش کن اگه دلت میخواد

خندیدم چه پسره خوب ومهربونی بهش می‌خورد باشه

برگشت سمتم و بهم گفت :

جیمین :تو تهیونگی ؟درسته؟

اسمم رو از کجا میدونست فکری که ذهنم و مشغول کرد و پرسیدم

ته :اگه جونگ‌کوک فرستادت مراقبم باشی ، نیازی نیست

و بعد از ماشین فاصله گرفتم تا برم ،که اومد و جلوم و دستم و گرفت

جیمین:نه برای اون اینجا نیستم ،جکسون گفت چیکار کرده .

چند دقیقه فکر کردم جکسون کیه، نکنه اون پسری که رسوندم و میگه

ته :دوس پسرشی ؟

جیمین:جکسون ؟ (خندید و بعد گفت)نه .

ته:نه جونگ‌کوک رو میگم ،اون به همه‌ی دخترا بوده .

همینطور که  داشتیم  راه میرفتیم حرفم میزدیم

جیمین:من و کوک خیلی وقته همو می‌شناسیم

نگاش کردم و بعد سرم و از تاسف تکون دادم

ته:برات متاسفم اون یه عوضیه

دستشو گذاشت روی شونم و گفت

جیمین:اونم دیر یا زود موفقیتش میرسه

وبعد باهم وارد پارتی شدیم صدای اهنگ خیلی بلند بود هر کی مشغول یه کاری بود ،یکی مشروب تا خرخره می‌خورد، وایسا یکی دیگه هم داشت اون یکی رو می‌خورد (😂)

Jk:

یونگی  درحالی که مشروب می‌خورد  اومد سمتم رفتم سمتشو باهم دست دادیم و گفتم:

Culpa Mia Where stories live. Discover now