Part 8

197 21 8
                                    

خب جایی بودم که اصلا فکرشو نمیکردم
خدای من اینجا برای من مثل بهشتِ
صدای اهنگ ،گردو خاک ماشین ،آدمایی که از خوشحالی جیغ میزدن

همه چی خوب بود تا اونجا که یه ماشین خیلی خفن قرمز اومد تو جمعیت میخواستم ببینم کیه که با صدای جمعیت متوجه شدم چون

همه: جونگ‌کوک، جونگ‌کوک، جونگ‌کوک

ماشین کوک رفت و دقیقا پشت خط مسابقه وماشین سبز کنارش ترمز کرد

نگاهی به راننده کرد و سری تکون دادن هردو

یهو دیدم یه دختر خوشکل سرشو از شیشه ی سمت کوک کرد داخل ماشین الان که بهش دقت میکنم این دختر برام خیلی آشناست هنونه که تو پارتی قبلی از رو سینش الکل خورد ،آخه چرا باید اینجور خوب ببوسه

Jk:

بعد از لبی که از یونا گرفتم یونگی اومد سمتم

یونگی:پیچ ششم مراقب باش ،قلق داره

کوک:اوکی ،نگران نباش

خندید و گفت

یونگی :همینه برو کوک

زنی که باید میرفت وسط وایمیستاد و آژیر مسابقه رو می‌زد ودیدم که داره میاد وسط ماشینا

شیشه شاگرد نگاه کردم که دیدم رونی وایساده و داره نگام میکنه

رونی:مشکل چیه؟

بهش خندیدم ،هه چی بی خودش فکر کرده

رونی :اها،ترسیدی به فینال نرسی ؟

نگاهش کردم و پوزخندی زدم و گفتم

کوک:نگران نباش مثل هرسال میزنمت زمین

رونی:مطمئنم

و بعد رفت

چراغا روشن شدن صدای زن که بلند شدو شنیدم

زن :حاضر؟

روبه من کرد و گفت

زن :حاضر ؟

اومدم جوابش و بدم که یهو چشمم که جمعیت اوفتاد همونجایی که اون بود داشت با ناز راه می‌رفت و میومد آخه این پسر چرا اینقدر خوشگله چرا باید همچین لباس بازی بپوشه از عصبانیتی که یهو گرفتم اخمام رفت تو هم با لبخند داشت ماشینارو نگاه می‌کرد چشمش که بهم افتاد اخمای تو همو دید روش و ازم گرفت ،هه حالا روتو ازم میگیری بزار این مسابقه تموم بشه نشونت میدم ،اینقدر توی شک بودم که وقتی صدای آژیر و شنیدم تازه به خودم اومدم و حرکت کردم

چون دیر جنبیدم ماشین سبزه ازم جلوتر بود من پشتش بودم و اون بهم راه نمی‌داد که رد شم

هنوزم پشتش بودم داشتم از کنار جمعیت همون جایی که تهیونگ و جیمین وایساده بودن رد میشدن که ته رو دیدم تو بغل اون پسره جکسون

Culpa Mia Where stories live. Discover now