ریچارد بعد از دیدن مردی که با قدم های نسبتا بلندی به سمت میزش میومد نیم نگاهی به ساعتش انداخت و سرش رو به نشانه ناامیدی تکون داد . لیام واقعا قرار نبود آن تایم بودن رو یاد بگیره ؟
- سلام
لیام سریع گفت و روی صندلی رو به رویی پسر نشست . ریچارد همچنان ناامید نگاهش میکرد و لیام لازم نبود بپرسه چرا قیافه بهترین دوستش اینطوریه : باور کن اونطوری که فکر میکنی نیست
+ منتظرم ببینم اینبار دیگه چه بهونه ای برای دیر رسیدنت داری
- یه طوری نگو انگار همیشه دیر میام و این یه روتین شده
+ غیر از اینه؟
ریچارد با ته لحنی از خنده گفت و لیام دلخور اخم کرد : معلومه که آره ! من معمولا دیر نمیام فقط این ماه یکم تاخیر داشتم ...
ریچ آهی کشید و منو رو جلوی لیام فرستاد : اگه چیزی جز نسکافه میخوری لازم نیست سفارش بدی وگرنه برای دوتامون طبق معمول سفارش دادم
لیام منو رو کناری گذاشت و ترجیح داد منتظر نسکافه ش بشینه : اینقدر اینجا اومدیم دیگه میتونیم «همون همیشگی» رو بگیم و خودمونو خلاص کنیم . هنوز به دنیل نگفتی ؟
اینبار لیام بی حوصله بود و ریچارد با تکیه به پشتی صندلیش ابروهاش رو بالا انداخت : نه ، واقعا کار داره و هنوز نرسیدم اونقدر که باید یه مقدمه چینی کنم . اون دختر حساسیه نمیخوام با گفتن یهویی اینکه بهش علاقه دارم گند بزنم تو همه چی
لیام سری تکون داد و با رسیدن سفارششون توسط پسر قدبلندی تشکر کرد : هر چی که هست ، خوشحالم دختره صندوق دار اینجاست . نسکافه هاش جدی خیلی خوبن نمی فهمم چطور هر دفعه فقط قهوه شیرین میخوری
گوشه لبش رو کج کرد و ریچارد تصمیم گرفت فقط اهمیتی نده : به تو ربطی نداره . سرت تو کار خودت باشه پین
- نکنه قهوه های شیرین رو خودش اماده میکنه؟ شایدم قهوه شیرین دوست داره ؟
با بی نمکی تمام گفت و ریچارد آه خسته ای کشید . نمی فهمید چرا بین همه مخلوقات خدا ، بهترین دوستش کسی به بامزگی لیامه
+ اون صندوق دار اینجاست خب؟ من فقط بین چیزای کافئین دار قهوه شیرین شده رو ترجیح میدم چون تو میدونی کلا با کافئین میونه خوبی ندارم ...
جرعه ای از قهوه ش رو سر کشید و لیام فقط سری تکون داد . حقیقتا خودش هم به جز نسکافه بقیه گزینه های داخل منو رو امتحان نکرده بود. نسکافه عادی ترین نوشیدنی کافئین دار از نظر لیام محسوب می شد
+ بجای اینکه با نیش باز زر مفت بزنی حداقل بگو این دفعه بخاطر چی دیر کرده بودی
ریچارد اشاره کرد ولی نه چون اونقدر که به نظر می رسید اهمیت بده ؛ صرفا میخواست ذهن لیام رو از دنیل دور کنه و به نظر می رسید موفق شده
VOCÊ ESTÁ LENDO
Zayn My Kai - [3/4] 🐻ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanficلیام بدترین دایی دنیاست و اینو قبول داره . چرا ؟ چون هیچ وقت نمیدونه باید چی برای لیلیا خواهرزاده عزیزش هدیه ببره و همیشه سر و ته همه چی رو با لباس هم میاره ! ولی برای تولد امسالش دست به دامن بهترین دوستش ریچارد میشه و با دیدن یه پیج آنلاین تصمیم م...