25. His truth (part ¹)

5.3K 756 109
                                    

3rd person POV

"اینجا بودی." صدای جیمین یونگی رو مبهوت کرد.

"اینجا چیکار میکنی؟ تهیونگ کجاست؟" یونگی با تعجب از دیدن جیمین پرسید. اون از عمد جیمین و تهیونگ رو کنار هم تنها گذاشته بود تا جونگکوک رو بیشتر عصبی کنه.

"دنبال تو میگشتم، چطور فکر میکنی؟" جیمین جواب داد.

"نباید تهیونگ رو تنها بزاری برو پیداش کن." یونگی بهش گفت بره دنبال تهیونگ چون محض رضای خدا اون کلی زحمت کشیده بود.

"هی بس کن. تو داری چیکار میکنی؟" جیمین پرسید. واقعا کل شب میخواست این سوال رو بپرسه.

"منظورت چیه که دارم چیکار میکنم؟ اینجا ایستادم و دارم با تو حرف میزنم." یونگی گفت و جیمین بهش نگاه کرد.

"منظورم این نبود. منظورم اینه که قصد داری چیکار کنی؟ فکر کردی نفهمیدم که از عمد من و تهیونگ رو تنها گذاشتی؟ چرا همش بهم میگی کت و شلوار و موهای تهیونگ رو درست کنم؟" جیمین پرسید.

یونگی جوابی نداد و به طرف دیگه ای نگاه کرد.

"باید بری پیش تهیونگ‌، اون بهت گفت تنهاش نذاری." یونگی گفت.

"تهیونگ کِی گفت جیمین منو تنها نذار؟ منظور تهیونگ این بود که، جیمین و یونگی منو تنها نذارید" جیمین تاکید کرد.

"جدی میگم برگرد پیشش" یونگی گفت.

"نه بس کن. داری عجیب رفتار میکنی. چت شده؟" جیمین پرسید، به وضوح از اینکه یونگی بهش چیزی نمی‌گفت عصبی شده بود.

"برو جیمین. برو تهیونگو پیدا کن." یونگی گفت.

"نه، اول بهم بگو چه خبره." جیمین اصرار کرد.

چند دقیقه اوضاع همین بود تا بالاخره یونگی تصمیم گرفت حرف بزنه.

"باشه! دارم سعی میکنم جونگکوک حسودی کنه. الان خوشحالی؟" یونگی جواب داد.

"با استفاده کردن از من؟ چرا جونگکوک باید حسودی کنه؟ اون میدونه که من و تهیونگ دوستیم." جیمین گفت.

"جونگکوک میدونست که تو قبلا عاشق تهیونگ بودی پس فکر کردم که اگه با تهیونگ ارتباط برقرار کنی اون حسودی می‌کنه. من به جونگکوک گفته بودم که فقط تو میتونی تهیونگو خوشحال کنی." یونگی در نهایت گفت.

"تو بهش چی گفتی؟ کِی؟ کجا؟ چطور؟" جیمین متعجب گفت و یونگی میدونست حالا خیلی حرفا برای گفتن هست ولی دیگه برای ساکت موندن خیلی دیر بود. جیمین هیچوقت قرار نبود بفهمه که اون و جونگکوک قبلاً همو دیدن.

"وقتی تهیونگ براش برگه های طلاقو فرستاد. من نمیدونستم. فقط یه تصادف بود. من رفتم پیشش تا یکم عصبیش کنم ولی به دلایلی اون هنوزم عصبیه و من هم فقط برناممو پیش بردم." یونگی توضیح داد.

BROKEN Where stories live. Discover now