p3 (دوست های جدید)

292 30 9
                                    

با صدای آلارم گوشی بیدار شدم
با یاد اینکه اولین روز مدرسمه بلند شدم و رفتم سرویس و کار های لازمو کردم و دندونامو مسواک زدم تا سرصبحی بوی عن از دهنم نیاد
دویدم اتاق و یونیفرم رو پوشیدم

تو آینه قدی خودمو نگاه کردم
کتو از تنم درآوردم ...... دیروز یه وسط بافت خریده بودم اونو از روی پیراهن مدرسه پوشیدم و کراوات سیاهو سفت کردم ... مچ های پیراهنو تا کردم و بالا دادم

کفشهای آل استار سرمه ایم رو پوشیدم
به موهام مدل دادم و کمی شو پشت گوشم دادم و کولمو برداشتم و باز به خودم نگاه کردم

خوبه !! خوشم آمد

از اتاق اومدم بیرون و به سکوت مرگ بار خونه گوش کردم

پس مامان خوابه

آروم از خونه زدم بیرون و به طرف مدرسه راه افتادم

دیروز تو راه یونهو بهم مدرسه رو نشون داده بود و زیاد دور نبود .... شروع کردم به دویدن که بلکه زود برسم
.
.
.
بعد ۱۰ دقیقه رسیدم حیاط مدرسه و طرف در داخلی حرکت کردم

وارد سالن شدم که از شانش خوبم الان زنگ خورد

اول از هرکاری رفتم سمت اتاق مدیر که با نگاه کردن به انتهای سالن دیده میشد
رفتم نزدیک تر و یه نفس عمیق کشیدم و درو زدم
با صدای بیا تو داخل رفتم و اون مرد با دیدنم لبخندی زد

@ اوه فلیکس تویی ..... بیا بهت کتاباتو بدم

سلامی کردم و رفتم جلو و کتاب هارو ازش گرفتم و داخل کولم کردم

@و راستی یادم رفت بپرسم ما اینجا از هر کلاس دو تا داریم ..... 2_1 رو میخوای یا 2_2

گیج شده بودم

تا جایی که میدونستم همه ی مدیر ها یه لیست از اسامی کلاس ها دارن

+ اگه بشه میتونم اسامی کلاس هارو ببینم

@اوه آره

و زیر میزش دنبال یه چیزی میگشت
بعد یه دقیقه دو تا کاغذ پهن گذاشت روبه روم

به روی کاغذ نگاه کردم یکیش دو یکه بود یکیش دو دو بود

به اسامی و اسم هایی که زیر هر تصویر بود نگاه کردم

+بنظر خودتون کدوم کلاس خوبه

@هر دو کلاس بهتره .... ولی این کلاس دو دو یزره گمراه تر و مستقل و شلوغ تره تا به
دو یکه

به اسامی دو دو نگاه کردم

اول به قیافه ها نگاه کردم
همشون جذاب تر از یکی بود

و بعد دنبال اسمی که ذهنمو مشغول کرده بود گشتم

و متاسفانه یا خوشبختانه پیداش کردم
آره تو دو دو بود

" هوانگ هیونجین " بعد به عکسش نگاه کردم

+ واو

@انتخاب کردی ؟

^ 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐥𝐨𝐦𝐢𝐭 ^Where stories live. Discover now