~ زنگ آخر ~
&بریننن به قبررررر کسی که درس جغرافیا رو کشف کرد
∆ الان باز اون پیره بی حوصله میاد ...... من میگمممم اگه اینبار با من لج بیوفته به خداااا یدونه میخوابونم تو گوشششش
به حرفاشون گوش میکردم
چقد آدم میتونه بامزه و خنده دار باشه ..... اون دو تا واقعا خنده دارندو حس خوبی میدن
§اشتباه نکنم الان میاد میگه چهار درس فردا امتحان
+ چیییی ... فردا ... مگه فردا هم جغرافیا داریم
§اره .... فردا .... ورزش .... جغرافیا و هنر داریم
∆ فقط یدونه اون هنر و جغرافیا ی کوفتی اونجا زیادن
با باز شدن در همه ی بچه ها از صندلی بلند شدن و به معلم پیر جغرافیا احترام گذاشتن
اومد و بی صدا روی صندلیش نشست و به کلاس نگاهی انداخت
..... شنیدم یه دانش آموز جدید اومده ؟
§بله استاد ..... ایناهاش .. فلیکسه
بلند شدم و احترامی گذاشتم
.... فلیکس؟
+ بله .... لی فلیکسم
... همم خوبه .... خب تا کدوم درس تدریس شده
...استاد تا درس ۱۵ تدریس شده و امروز قرار درس جدیدی رو بگید
.... باشه ..... و اینکه تا یادم نره بهتون بگم .... فردا از چهار درس آخر همون ۱۳ .. ۱۴.. ۱۵.. ۱۶ امتحانه
یهوچان برگشت پشت و جوری که فقط من بشنوم حرف زد
§ دیدی؟ نگفتم
لبخندی زدم و برگشت
بعد چند دقیقه بعد اینکه درس رو توضیح داد
چند تا نکته های مهم رو هم گفتمن تمام نکته هارو یاداشت میکردم
نگاهی به چانگبین و مین هو انداختم که چانگبین داشت کتابشو خط خطی میکرد و لینوهم سرشو روی میزش گذاشته بود و چشماشو بسته بود ... چان هم داشت نکته هارو یاداشت میکرد
بعد نیم ساعت زنگ خونه خورد
همگی وسایل هارو برداشتیم و از کلاس خارج شدیم
∆راستی فلیکس رایحه ی تو چیه
همون طور که توی سالن حرکت میکردیم حرف میزد
+ راستش .... هنوز مطمئن نیستم بگن با نه
&چرا .... فک کنم رایحه ی پسری مثل تو از بوی بهشت هم قشنگ تر باشه
با حرفش اکلیلی شدم و سرمو انداختم پایین
+ ممنونم لطف دارید
§ راستی فلیکس .... امگایی دیگه نه ؟
∆نه پههه الفاسسسس ..... پسر به این گوگولی انتظار داشتی چی باشه
YOU ARE READING
^ 𝐌𝐲 𝐒𝐨𝐥𝐨𝐦𝐢𝐭 ^
Werewolfترکیب بوی شیرین و ترش ... چه حسی داره اگه کسی که عاشق رایحش شده بودی همکلاسیت باشه ... و بعد خیلی وقت ها بفهمی همون آدم سولومیت حقیقی توعه :) و بعد از آشنا شدنش زندگیت به کل تغییر کنه و دیدت نسبت به دنیا عوض میشه ... Name : my solomit Genre : sch...