Taehyung
*عزیزم، این عشقه، من هیچ وقت اجازه نمیدم که از بین بره
*اجازه نمیدم توسط کس دیگه ای دزدیده بشه
*دوست دارم که تلاش اونارو ببینم که میخوان از بین ببرنش
امروز از اول صبح جیمین بشدت سرحال و شاداب بود.
همونطور که صدای اهنگ رو کمی بلند کرده بود همراه با صدای خواننده اواز میخوند و جملات رو تکرار میکرد.
من معتقد بودم که اون خیلی از یک سری کاراموز های کمپانی با استعداد تره...ولی خودش باور نداشت
صداش واقعا عالی بود و من عاشق وقت هایی بودم که اون ترانه عاشقانه ای رو خطاب به من در گوش هام نجوا میکرد.
گاهی گیتار میزد و اشعاری رو در وصف من...ما و خوش بختی...عشق و سختی هایی که کشیده بودیم می ساخت و داخل دفتری که اسمش رو گذاشته بودیم دفتر عشق مینوشت...
اوه من خیلی وقت شده به اون دفتر سر نزدم...درواقع اون دست جیمینه...هر وقت چیز جدیدی مینوشت به من نشون میداد و ازم نظر میخواست....شاید دیگه ننوشته
به ساعت نگاهی انداختم....
_فاک..دیرم شد
بدون اینکه به خودم عطری بزنم از جلوی میز ارایش بلند شدم و با عجله کیف پول و گوشیمو برداشتم.
_جیمینا...من میرم...دیرم شده و ...سعی میکنم شب زود برگردم...خواستی به تهمین و کای بگو بیان پیشت تنها نباشی
جیمین به سرعت از جاش بلند شد.
*امم خب امروز میخوام برم پیششون...عیب نداره؟؟
با تعجب بهش نگاه کردم اما به سرعت احساس گناه بهم دست داد...اون...هنوز بخاطر اینکه من محدودش کرده بودم توی رفت و امد ، ازم اجازه میگرفت...خدا لعنتم کنه
گونشو بوسیدم و برای خداحافظی اروم در اغوشش گرفتم.
_نه میتونی بری من امروز با همکارم میرم ولی مراقب باش
با لبخند ازش جدا شدم و برای اتمام خداحافظی دست تکون دادم.
خب...اینکه بگم رئیسم میاد دنبالم کمی....شاید ...یکم غیر قابل قبوله؟
بدون تلف کردن فرصت اضافه ای خودمو داخل پارکینگ پرت کردم و به سرعت سمت در خروجی دویدم...اون گفته بود راس ۸
الان ۸ و ربع بود .....
و درسته....
اون....جفت من....
درواقع جفت گرگ بی جنبم...
درحالی که با کلافگی به بوگاتی مشکیه لعنتیش تکیه داده بود ... هرچند ثانیه به ساعتش نگاهی مینداخت و دستی داخل موهای لختش میکشید تا اون هارو به عقب برونه....
YOU ARE READING
Dilemma
Randomبحث هامون به هیچ جایی نمیرسه تو هیچوقت نمیخوای منو به اونجا ببری من چیزی که باید بدونم رو میدونم میدونم این به معنای در کنار هم نبودن نیست این دوراھیہ منہ یه بخشی از من تو رو میخواد و بخش دیگم میخواد فراموشت کنه این معمای غیر قابل حل منه (لطفا یکم...