تهیونگ با بی خیالی گفت
" نه نمیشناسمش "هوسوک درحالی که نی نوشابه تو دهنش بود گفت
" جئون ...
نه کسی میدونه اسمش چیه ؟
نه خانوادش کیان؟
نه قیافش چه شکله؟
همیشه ماسک و کلاه داره
که فک کنم مو نداره و خیلی بد قیافس
هیچ کسم تا حالا صداشو نشنیده
خودشم نزدیکش میشن بهشون میفهمونه برن رد کارشون .
هیچ دوستی هم تا الان نداشته بجز پارک ...
کلا خیلی مرموزه .
و دلیل اینکه بچه ها هم بهش واکنش نشون میدن اینه که استادا و معاونا هیچ وقت سرزنشش نکردن چه واسه دیر اومدن چه واسه بی احترامیاش
همه معاونا و استادا و به علاوه مدیر ازش میترسن..
دانشجوها فک میکنن که یه بابای گردن کلفت داره بخاطر همونه که ازش میترسن ."تهیونگ دهنش و به شکل او دراورد و گفت
" منم کنجکاو شدم راجبش "تهیونگ یزره به جئون نگاه کرد که هیچی از صورتش معلوم نبود و یه نگاه به تیپش و بعد با بی تفاوتی گفت
" فک نکنم بد قیافه باشه یا کچل به تیپش نمیخوره "نامجون نگاش کرد و گفت
" الان ازش تعریف کردی؟؟! "تهیونگ شونشو بالا انداخت و هیچی نگفت
هوسوک گفت
" همین تیپ رو از وقتی اومده داره هودی مشکی ساده با شلوار مام مشکی و بوت بلند "
تهیونگ یه ابروشو بالا انداخت و دوباره خیره شد به جئون
" چرا تا الان چیزی راجبش نشنیده بودم ؟! "یونگی خیره به پارک جواب تهیونگ رو داد
" واسه اینکه اون کلا دوماهه اومده و تو تواین مدت درگیر بزن بهادر بازیت و بیمارستان و بازداشگاه اینا بودی "نامجون یه نگاه به تهیونگ بیخیال انداخت و گفت
" فقط امیدوارم اینسری نزنی یه نفر و ناقص کنی وقتی مستی "تهیونگ اخم کرد و گفت
" من مست نبودم بعدم اون داشت کص میگفت منم زدمش چه میدونستم انقد ابکیه که فورا بیهوشع و سرش بشکنه "
هوسوک گفت
" ولی خوب شداا الان هم خیلیا ازت میترسن و هم روت کراشن ببین "با حرف هوسوک یه نگاه به دوروبر کرد با دیدن نگاه های زیادی روش یه نیشخند زد
یهو صدای بلندگو اومد که میگفت
" همه تو سالن اجتماعات جمع شن "خیلی از بچه ها از جاشون بلند شدن
تهیونگ و نامجون و یونگی و هوسوک هم بلند شدن و راه افتادن سمت خروجیتهیونگ در حالی داشت خیلی اروم راه میرفت صدای چند نفر از بچه های کای رو شنید
" ولی مطمئنم مو نداره "
" برو بزا بشه سوژمون من دارم فیلم میگیرم "یکی از اونا که جک بود راه افتاد سمت میز جئون و پارک
تهیونگ با نگاهش جک رو دنبال کردجک از کنار جئون رد شد و فورا با دستش کلاه هودی جئون رو انداخت پایین
تهیونگ خیره داشت نگاه میکرد و با خودش فکر میکرد که چقدر حالت موهای جئون زیباست و هرچند با اینکه رو چشماش بود ولی خیلی کیوت بود حتی با اینکه کله استایلش مشکی بود و چیزی از صورتش معلوم نبود
چشم های تهیونگ در صدم ثانیه اینارو دید و با خودش گفت
" اون قطعا یه بیبی "پارک با سرعت کلاه هودی جئون رو انداخت رو سرش و برگشت سمت جک
حالا همه نگاه ها رو اونا بود
جئون اروم سرشو برگردوند سمت جک دستشو برد رو صورتش
معلوم بود داره موهاش و از رو صورتش میزنه کنار
تهیونگ لعنتی گفت که نمیشد از جای که وایساد صورت جئون رو ببینهعجیب بود که اون بچه پرو جک هیچی نمیگفت
جئون کلاهشو داد جلو تر و برگشت گوشیشو از تو جیبش دراورد و از حرکت سریع انگشتاش معلوم بود داره پیام میده
پارک خیره به گوشی جئون یهو یه نیشخند اومد رو لبش و اروم یه چیزی رو زمزمه کرد
جئون گوشی رو داد دست پارک
و ایندفعه پارک شروع کرد به نوشتنهمون لحظه که پارک گوشی رو داد به جئون گوشیه جک زنگ خورد
با دیدنش چشماش گرد شد و دوید بیرون
همه با تعجب داشتن نگاه میکردن
پارک از دست جئون اویزون شد و باهم از سلف خارج شدن
تهیونگ تو راه داشت فکر میکرد که دلیل باند های دست جئون که دیده بود رو مچ دست راستش چی بود ؟تهیونگ متوجه نبود که چقدر این پسر ذهنشو درگیر کرده .
...........
YOU ARE READING
𝒘𝒉𝒐 𝒊𝒔 𝒕𝒉𝒂𝒕 𝒃𝒐𝒚 ?? [تهکوک / یونمین]
Humor× فرار کردم ! = وات د هل ؟؟ چرا ؟؟؟ × چون بزرگترین دشمن گاد فادر رو هک کردم ... = چییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ × و اگه میموندم بگاا میرفتم ! .................. یونمین _ تهکوک ( اون پسر کیه ؟؟ )