03

242 27 14
                                    


تهیونگ با بی خیالی گفت
" نه نمیشناسمش "

هوسوک درحالی که نی نوشابه تو دهنش بود گفت
" جئون ...
نه کسی میدونه اسمش چیه ؟
نه خانوادش کیان؟
نه قیافش چه شکله؟
همیشه ماسک و کلاه داره
که فک کنم مو نداره و خیلی بد قیافس
هیچ کسم تا حالا صداشو نشنیده
خودشم نزدیکش میشن بهشون میفهمونه برن رد کارشون .
هیچ دوستی هم تا الان نداشته بجز پارک ...
کلا خیلی مرموزه .
و دلیل اینکه بچه ها هم بهش واکنش نشون میدن اینه که استادا و معاونا هیچ وقت سرزنشش نکردن چه واسه دیر اومدن چه واسه بی احترامیاش
همه معاونا و استادا و به علاوه مدیر ازش میترسن..
دانشجوها فک میکنن که یه بابای گردن کلفت داره بخاطر همونه که ازش میترسن ."

تهیونگ دهنش و به شکل او دراورد و گفت
" منم کنجکاو شدم راجبش "

تهیونگ یزره به جئون نگاه کرد که هیچی از صورتش معلوم نبود و یه نگاه به تیپش و بعد با بی تفاوتی گفت
" فک نکنم بد قیافه باشه یا کچل به تیپش نمیخوره "

نامجون نگاش کرد و گفت
" الان ازش تعریف کردی؟؟! "

تهیونگ شونشو بالا انداخت و هیچی نگفت

هوسوک گفت
" همین تیپ رو از وقتی اومده داره هودی مشکی ساده با شلوار مام مشکی و بوت بلند "

تهیونگ یه ابروشو بالا انداخت و دوباره خیره شد به جئون
" چرا تا الان چیزی راجبش نشنیده بودم ؟! "

یونگی خیره به پارک جواب تهیونگ رو داد
" واسه اینکه اون کلا دوماهه اومده و تو تواین مدت درگیر بزن بهادر بازیت و بیمارستان و بازداشگاه اینا بودی  "

نامجون یه نگاه به تهیونگ بیخیال انداخت و گفت
" فقط امیدوارم اینسری نزنی یه نفر و ناقص کنی وقتی مستی "

تهیونگ اخم کرد و گفت
" من مست نبودم بعدم اون داشت کص میگفت منم زدمش چه میدونستم انقد ابکیه که فورا بیهوشع و سرش بشکنه "

هوسوک گفت
" ولی خوب شداا الان هم خیلیا ازت میترسن و هم روت کراشن ببین "

با حرف هوسوک یه نگاه به دوروبر کرد با دیدن نگاه های زیادی روش یه نیشخند زد

یهو صدای بلندگو اومد که میگفت
" همه تو سالن اجتماعات جمع شن "

خیلی از بچه ها از جاشون بلند شدن
تهیونگ و نامجون و یونگی و هوسوک هم بلند شدن و راه افتادن سمت خروجی

تهیونگ در حالی داشت خیلی اروم راه میرفت صدای چند نفر از بچه های کای رو شنید
" ولی مطمئنم مو نداره "
" برو بزا بشه سوژمون من دارم فیلم میگیرم "

یکی از اونا که جک بود راه افتاد سمت میز جئون و پارک
تهیونگ با نگاهش جک رو دنبال کرد

جک از کنار جئون رد شد ‌و فورا با دستش کلاه هودی جئون رو انداخت پایین

تهیونگ خیره داشت نگاه میکرد و با خودش فکر میکرد که چقدر حالت موهای جئون زیباست و هرچند با اینکه رو چشماش بود ولی خیلی کیوت بود حتی با اینکه کله استایلش مشکی بود و چیزی از صورتش معلوم نبود

چشم های تهیونگ در صدم ثانیه اینارو دید و با خودش گفت
" اون قطعا یه بیبی "

پارک با سرعت کلاه هودی جئون رو انداخت رو سرش و برگشت سمت جک

حالا همه نگاه ها رو اونا بود

جئون اروم سرشو برگردوند سمت جک دستشو برد رو صورتش
معلوم بود داره موهاش و از رو صورتش میزنه کنار  
تهیونگ لعنتی گفت که نمیشد از جای که وایساد صورت جئون رو ببینه

عجیب بود که اون بچه پرو جک هیچی نمیگفت

جئون کلاهشو داد جلو تر و برگشت گوشیشو از تو جیبش دراورد و از حرکت سریع انگشتاش معلوم بود داره پیام میده

پارک خیره به گوشی جئون یهو یه نیشخند اومد رو لبش و اروم یه چیزی رو زمزمه کرد

جئون گوشی رو داد دست پارک
و ایندفعه پارک شروع کرد به نوشتن

همون لحظه که پارک گوشی رو داد به جئون گوشیه جک زنگ خورد

با دیدنش چشماش گرد شد و دوید بیرون

همه با تعجب داشتن نگاه میکردن

پارک از دست جئون اویزون شد و باهم از سلف خارج شدن

تهیونگ تو راه داشت فکر میکرد که دلیل باند های دست جئون که دیده بود رو مچ دست راستش چی بود ؟

تهیونگ متوجه نبود که چقدر این پسر ذهنشو درگیر کرده .

...........

𝒘𝒉𝒐 𝒊𝒔 𝒕𝒉𝒂𝒕  𝒃𝒐𝒚 ?? [تهکوک / یونمین]Where stories live. Discover now