15

113 23 3
                                    


از لحظه ای که کنار مین یونگی نشست اخم کرد درحالی که تو کونش عروسی بود
صندلی 12 .. دوازده عدد شانسشه از این به بعد

با صدای پیامک گوشیش یک لحظه عروسی تو کونش استپ زد ولی با دیدن پیام جونگکوک دوباره عروسی از اول شروع شد

 دوازده عدد شانسشه از این به بعد با صدای پیامک گوشیش یک لحظه عروسی تو کونش استپ زد ولی با دیدن پیام جونگکوک دوباره عروسی از اول شروع شد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

یهو با استرس نگاهی به کراش عزیزش که کنارش نشسته بود و حواسش پیش گوشیش بود کرد و تایپ کرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

یهو با استرس نگاهی به کراش عزیزش که کنارش نشسته بود و حواسش پیش گوشیش بود کرد و تایپ کرد

یهو با استرس نگاهی به کراش عزیزش که کنارش نشسته بود و حواسش پیش گوشیش بود کرد و تایپ کرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
𝒘𝒉𝒐 𝒊𝒔 𝒕𝒉𝒂𝒕  𝒃𝒐𝒚 ?? [تهکوک / یونمین]Where stories live. Discover now