💜حیح🤤🔞📿💜PT11

166 4 0
                                    

لباش رو توی دهنش کشید......
چنگی به رون ته زد ،تهیونگ برای ناله دهنش رو باز کرد و زبون کوک وارد دهانش شد ،وقتی دید نفس کم آوردن از تهیونگ جدا شد و شروع کرد به ترتیب مکیدن و گاز گرفتن گردن تهیونگ و بعد ترقوه اش.
+آهه
رسید به سینه تهیونگ و کُلش رو برانداز کرد ،بعد یه نیشخند حمله کرد به سینه های تهیونگ ،نیپلش رو میمکید و با دستش با اون یکی سینه ته بازی میکرد ، بعد از چند دقیقه جای دست و دهانش رو روی سینه های ته عوض کرد .وقتی دید به خوبی کبود بنفش شدن با رضایت به شکم پنبه ای تهیونگ حمله کرد ،ته ناله های ریزش رو مخفی میکرد ،کوک گاز محکمی از شکم ته گرفت که تهیونگ جیغ زد
_ناله هاتو برام آزاد کن قند عسل وگرنه کاری میکنم جیغ بلندت رو همه بشنون ،گرچه هرکس از صدای ناله هات ذهن کثیفش رو باتو تصور میکرد رو خفه میکنم

کوک اینو گفت شروع کرد گرفتن گاز های ریز از رون ته ،از بالا کل بدنش رو بر انداز کرد با یه نیشخند از رضایت کارش ،شلوار و باکسر تهیونگ رو همزمان درآورد ،ته از برخورد باد سرد به پایین تنه اش هیسی کشید پاشو جمع کرد
_پاتو باز کن بیب
ته مجبور شد با خجالت پاش رو باز کنه
کوک حتی به سوراخ تهیونگ هم رحم نکرد و شروع کرد مکیدن اون حفره تنگ
+عاحححح عاح
_عروسک با دهن خوشگلت انگشتامو خیس کن!
تهیونگ دهانش رو باز کرد و انگشت تتو دار کوک رو وارد دهنش کرد شروع کرد مکیدن انگشت کوک
در همون حین کوک بوسه های عاشقانه وآرومی هدیه پوست بلوری تهیونگ میکرد ،بعد از اینکه مطمئن شد انگشتش خوب خیس شده از دهان ته درش آورد و یه انگشتش رو با ملایمت وارد تهیونگ کرد ،
+عاحححححح کوکـک ...
_کوک؟
+د..ددی
_هومم آفرین عسلی
دومین انگشت رو وارد ته کرد چون تهیونگ اولین بارش بود ،سعی کرد با محبت باهاش سکس کنه
انگشت هاشو قیچی وار داخل تهیونگ ضربه زد و تو گوش ته زمزمه میکرد
_نفسم
زندگیم
قند عسل
عسلی
آروم باش بیب الان خوب میشه
وقتی دید به اندازه کافی بزرگ شده انگشتش رو از اون سوراخ تنگ در آورد که موجب ناله بی رضایتی ته شد
از شر کل لباساش خلاص شد و به نقطه نام معلومی پرت کرد ،به تهیونگ گفت یه تف روی دیکش بندازه تا راحت تر واردش شه ، تهیونگ وقتی چشمش به دیک کوک خورد ناله بلندی سر داد،کوک آروم خودش رو روی تهیونگ تنظیم کرد و آروم با کلمه های محبت آمیزی که زیر گوش ته می‌گفت واردش شد ،و بعد هیچ حرکتی نکرد تا تهیونگ عادت کنه
+ح..حرکت..ک.کن
دوباره دیکش رو درآورد نسبتا محکم داخلش کوبید که تهیونگ جیغ میزد ناله میکرد و از سر لذت هق میزد کوک برای اینکه هواس ته رو پرت کنه شروع کرد گذاشتن لاو بایت های جدید رو بدن برفی تهیونگ بعد از چند دقیقه سرعتش رو محکم تر کرد که صدای جیغ تهیونگ بهش فهموند که جای درستش رو پیدا کرده
+ه.همونجا..ممحکم..تر
سرعتش رو بیشتر کرد و با ضربات محکم تر به پروستات تهیونگ ضربه میزد بعد از گذشت چند دقیقه تهیونگ رو شکم خودش و کوک و کوک هم داخل حفره تنگ تهیونگ ارضا شدن.
بعد از چند دقیقه
_هی بیب موافق یه راند دیگـ....
با دیدن قیافه غرق درخواب تهیونگ حرفش رو کامل نکرد و کنارش دراز کشید ،از پشت بغلش کرد محکم به خودش چسبوندش و بعد خودش هم آروم غرق خواب شد....
:::::::::::::::::::«:::::::::::««««««::
متأسفم دیر شد
متأسفم کم بود
😓
ولی نمیشه یه ووت بدین؟
من میرم با آب نمک دستم رو بشورم

My honey Bear 🐻 KookvWhere stories live. Discover now