part 8

288 36 0
                                    

با سوال وی چیمی با صورتی قرمز بدون تماس برقرار کردن با چشمان آلفاش دستاش رو آروم بالا آورد و روی عضو وی حلقه کرد و سعی کرد با اون انگشتای کوچیکش که حتی نمیتونستند کل قطر آلفا رو در بر بگیرن به آلفاش هندجاب بده . با هندجاب چیمی برای آلفا ، وی ناله ی عمیقی کرد که امگا رو برای ادامه دادن به کارش مشتاق تر کرد اول خیلی آروم شبیه به بچه گربه های ملوس سرش رو جلو برد و روی کلاهک عضوش بوسه ای زد و زبونش رو روش کشید ، وی که با این بازی کردن امگاش صبرش تموم شده بود با نفس عمیقی گفت
وی : ( امگا اون واسه بازی کردن نیست بزارش توی دهنت میخوام گرماشو دور عضوم حس کنم )
امگا برای اطاعت از حرف آلفاش سرش رو جلوتر برد و عضو آلفا رو وارد دهنش کرد و آروم آروم شروع کردن به مکیدن و لیسیدن دورش و سعی میکرد با عقب جلو کردن سرش لذت بیشتری رو نسیب آلفاش کنه و با انگشتاش به قسمت هایی که نمیتونست وارد دهنش کنم هندجاب میداد و موجب ناله های پی در پی آلفا میشد . وی که دیگه تحملش سر رسیده بود دستش رو به موهای امگاش رسوند و عضوش رو محکم به ته حلق چیمی کوبید که صدای عق زدنش بلند شد ولی این هم نتونست آلفا رو متوقف کنه با صدایی دورگه و عمیق ناله میکرد و داخل دهن امگا خودش رو حرکت میداد سرش رو پایین برد و با صدایی شهوت ناک گفت
وی : ( امگا سرتو بیار بالا میخوام در حالی که توی دهنت ضربه میزنم صورتتو ببینم )
با بالا اومدن سره چیمی و دیده شدن صورت سرخ شدش و چشمای سرخ اشکیش انگار که نیروی دیگه ای به آلفا اضافه شد و اون رو هشری تر کرد و محکم تر داخل دهن امگا کوبید
وی : ( فاک فاک فاک خیلی کارت خوبه .... دهنت خیلی حس خوبی میده .... شت من نزدیکم ...فاک )
و قبل از اینکه داخل دهن امگا ارگاسم بشه خودشو بیرون کشید و از ارضا شدنش جلوگیری کرد . چیمی با بیرون اومدن عضو آلفا از دهنش شروع کرد به سرفه کردن و زمانی که تقریبا آروم شده بود و میخواست نفس های عمیق بکشه جی کی بدون خبر دادن کل عضوش رو وارد سوراخ کوچوی امگاش کرد که نفس امگا رو بند آورد .
آلفا از تنگی دور عضوش ناله ی عمیقی کرد و منتظر موند امگاش هم به حس اون جسم قطور داخلش عادت کنه ولی چیمی انگار که تمامی اکسیژن رو از ریه هاش خارج کرده بودند با کشیدن اولین دم جیغ بلندی کشید که نشان از درد طاقت فرساش بود عضو بزرگ آلفا برای اولین بارش زیادی بود و شوگا سعی میکرد با بوسیدن لب ها و گوشهای امگا اون رو آروم تر بکنه با گذشت مدتی که جی کی اطمینان حاصل کرد که امگا به بودن درونش عادت کرده شروع کرد به حرکت دادن خودش تا سریع تر چیمیش رو از اون درد طاقت فرسا خلاص کنه و به لذت برسونه با ضربه های عمیق ولی آرومی که در جهت های مختلف چیمی میزد سعی میکرد نقطه حساس امگاش رو لمس کنه که با ناله ی عمیقی که چیمی کشید نیشخندی روی صورتش جا خوش کرد و گفت
جی کی : ( پیداش میکردم ... )
و این بار بدون تحمل عضوش رو تا آخر بیرون کشید و خیلی محکم و عمیق اون رو دوباره وارد امگا کرد که ناله ی از سر لذتش رو در آورد بدون فرصت دادن به امگا برای عادت کردن به اون احساس لذت بخش شروع کرد به حرکت دادن کمرش کرد و عضوش رو خیلی خشن و سریع درون امگا حرکت میداد . چیمی که با هر ضربه ی آلفا درونش حس میکرد روی ابر ها سیر میکنه با ورود انگشتی به داخلش ناله ی بلندی کرد و نگاه عصبیش از خراب شدن لذتش رو به شوگا که همزمان با دیک آلفا ۲ تا از انگشت هاش رو واردش کرده بود داد . شوگا که از نگاه امگاش نیشند عجیبی زده بود با صدایی تحریک شده گفت
شوگا : ( امگا که قصد نداره فقط با یکی از آلفاهاش باشه و اون یکیارو فراموش کنه ؟! هوم ؟! )

beautiful devilWhere stories live. Discover now