سیگار آروم آروم میسوخت
ازش کام عمیقی گرفتم که منو به سرفه انداخت
دستش درد نکنه اون پرستار مهربونه برام جورش میکنه.اینجا کسی حق سیگار کشیدن نداره
وگرنه دکترا میندازنش تو اتاق سفید من میگم شکنجه گاهه سفیدباد آرومی میاد و برگای درخت بید تکون میخورن
جونگکوک بید دوست داشت همیشه باهم زیر اون درختا مینشستیمخوبه که اون پرستار مهربونه بهم کمک میکنه حداقل تا اینجا بیام
شبا اون منو تا این قسمته محوطه میاره جای ساکت و خلوتیه میدونه میخوام تنها باشم
سیگارمو روشن میکنه و برای اینکه خیلی نکشم فندکشو با خودش میبرهاینجا یه نیمکت چوبی قدیمی داره
میدونی اسم خودمو و جونگکوکو روش حک کردم
حداقل پاک نشدنیهمیخواستم رو تنهی درخت حکش کنم اما اون یه چوب زندست و این یه چوب مرده!
کار ناپسندیه تن یه موجود زنده رو خراش بدی
گاهی اونم میاد تو این حیاط پیش من
مثل الان_سوکجینا
جونگکوک کنارم روی نیمکت میشینه نزدیکه نزدیک
نگاهش که میکنم نیمرخ بی نقصش رو میبینم
_برام بخند
بهش میگم نگاهش به نگاهم میخوره
_من که نمیتونم
_چرا؟
بدون اینکه جواب بده از جاش بلند میشه و راه میره منم دنبالش بی اراده حرکت میکنم
جلوی اون حوض بزرگ محوطه وایمیسته
_چرا وایستادی
_بیا جلو به آب نگاه کن
وقتی جلو تر میرم چهره خودمو توی آب میبینم رنگ و رو رفته و بی حال و اما.. جونگکوک! اون.. چهره اون توی آب نیست
سرمو بلند کردم و چرخوندم
هیچکس نیست
یه سکوت عجیب
یه نسیم ملایم که باعث میشه بلرزم
سرده، از درون سرده_جونگکوک! کجایی؟
گیج چند باری دور خودم چرخ میزنم اما نه! نیست انگار آب شده رفته تو همون حوض آبی
نمیفهمم انقدر سخت بود برام بخنده؟
***
خوشحال میشم نظرتونو بدونم شکلات کوچولو ها♡:>
BINABASA MO ANG
I will be a butterfly[jinkook]
Short Storyپروانه ها میچرخن به دور نوری که اونارو میسوزونه اما دنیاشون رو روشن میکنه! پس من پروانه میشم.. پروانهی تو. ... کاپل:جینکوک/کوکجین ژانر: رمنس، انگست، سد استوری نویسنده: دوری