2

41 6 0
                                    

دو هفته‌ی اخیر رو از دور نگاهش کردم. نه که خودم دلم بخواد ولی برای آروم کردن گرگم بهش احتیاج داشتم. اون گرگ قدرتمند با دیدن جفتش خرخر می‌کرد و با چشم‌هایی که که ازشون قلب بیرون می‌زد بهش خیره می‌شد. ولی غیر از این ازش دوری می‌کردم و سعی کردم حدالامکان حواسم باشه کجاها هست تا من اونجا نباشم. الهه رو شکر که حداقل باهاش کلاس مشترک نداشتم.

البته که الهه بعد از هر خوشی انگشت فاکش رو سمتم گرفت و من به علت تاخیر تنبیه شده بودم و نمی‌دونم چطوری ولی اون هم اونجا بود. من وارث لعنتی پک جئون بودم ولی الان باید با جفت از دنیا بی خبرم استخر رو برای بازگشایی عمومی تمیز می‌کردم. هوف کلافه‌ام با غرش از سر شادی گرگم همزمان شد و باعث شد چشم‌هام رو بچرخونم. اون گرگ احمق واقعا از داشتن یه گرگ احمق دیگه به عنوان جفتش خوشحال بود و این عصبانیم می‌کرد. می‌تونست حداقل بخاطر دل من هم شده باهام همدردی کند ولی وقیحانه برای داشتن اون پسری که هنوز اسمش رو هم نمی‌دونم چون کسی زحمت نمیده اسمش رو صدا کند، خوشحال بود.

طی رو به دست گرفتم و مشغول شدم و اون هم کنارم بود. گرگم خودش رو می‌کشت تا نزدیکترش بشه یا حداقل باهاش همکلام بشه ولی من حتی نمی‌خواستم نگاهش کنم. اون حتی خوشگل هم نبود که دلم رو بهش خوش کنم. چهره‌اش خطوط چهره‌ی یک آلفا رو داشت هرچند که رفتارش بتا گونه بود ولی وقتی جفت منه یعنی امگاست.

زیر چشمی مجدد نگاهش کردم. الهه‌ی ماه! اون واقعا زیباییِ یه امگا رو نداشت! لطافتشون رو هم نداشت!اون کلکسیون متحرک یک گزینه‌ی غیر ایده‌ال برای من و پکم بود!اون قرار بود لونای ما بشه؟پک ما تاحالا حتی یک لونای اینطوری نداشت و انگار قرار بود سرنوشتش عوض بشه و من امیدوارم فقط در همین حد باشه و بدبخت نشیم!امگای زشت نحسی میاره!


قلبم داشت می‌گرفت!نفسم رو خسته بیرون دادم ولی اون حتی برنگشت نگاهم کند. انگار براش مهم نبودم!البته هیچکس توی دنیا برای اون موجود چندش مهم نبود!صدام رو صاف کردم و غر زدم:ما قراره این استخر لعنتی رو چطوری تمیز کنیم؟لعنت به همشون


و بازهم هیچ واکنشی نشون نداد.عصبی طی رو به زمین انداختم و به سمتش برگشتم:کری؟

-فکر نمی‌کنم اینطور باشه چون دارم واضح صدات رو می‌شنوم

هوف کلافه‌ای کشیدم و چشمام رو براش گردوندم:پس چرا هیچی نمی‌گی؟فکر کردی کی‌ای که من رو نادیده می‌گیری؟


-نیاز به فکر کردن نیست!من کیم تهیونگم و داشتم به غر زدن‌های بیهوده‌ات گوش می‌دادم!انتظار چه واکنشی داشتی؟

پس اسمش اینه!احمق این چه جوابیه که میده؟مسخره‌ام گرفته؟

+غر زدن متقابل؟همدردی کردن؟تایید کردنم؟اینا واکنش های معمولی نیستن؟

My alphaWhere stories live. Discover now