2

27 5 1
                                    

+"وای مردم از خستگی...این قبر کیری مال کیه دقیقا؟"

تهیونگ غر میزد و مثل احمقایی که تو فیلم ترسناک بودن داشت اون قبر رو خالی می‌کرد.

سکوت خونه، کوچه و تاریکی پشت باغ خیلی داشت بهش فشار می‌آورد پس دست از کار کشید و تصمیم گرفت استراحتی کنه.

موهای فرش رو بالا داد و وارد خونه شد.
لامپ حیاط رو روشن کرد و یه قهوه حسابی درست کرد، بی خبر از سایه ای که وارد خونه شد.

چشماش بسته بود و قهوه می‌خورد و هیچ اهمیتی به تق تق یخچال قدیمی نمیداد.
بهرحال تهیونگ لغتی به اسم ترس توی ذهنش نداشت.

به هیچ چیز و هیچکس اهمیت نمیداد شاید برای همین توی همچین جایی میخواست زندگی کنه، یه جای ارزون که حتی ممکن بود جن‌زده باشه!






The Grave [KOOKV]Where stories live. Discover now