10

19 4 1
                                    

سه ساعتی بود که مو فرفری دوست داشتنیش بی‌هوش شده بود.
البته حق هم داشت، جونگ‌کوک جدی جدی زندانیش کرده بود.

واقعا هم متحیر شد وقتی این پسر پاشو تو این خونه گذاشت..

همه یه داستانی دارن درسته؟
اما جونگ‌کوک هیچ داستانی نداشت..
اون فقط توی اون خونه جون داد خیلی راحت و پیرمرد صاحب خونه توی باغ دفنش کرد.

ترحم‌انگیزه نه؟ اما الان آزاد بود میتونست براحتی تهیونگو مال خودش کنه
دقیقا مثل همون کاری که پیرمرد باهاش کرد!







The Grave [KOOKV]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora