14

14 1 0
                                    


سم وقتی وارد سالن شد ديد همه گرم بحثن ولی با اومدنش دين نگاهش کرد و گفت: " چی شد؟!"

سم کمی مکث کرد در حالی که با يه دست موش عقب میداد گفت: " هیچی . . . درمان کس به کجا رسید؟"

رووينا : " به برادرتم گفتم اقا غوله! اين طلسم راهی نداره! کامل غیر قابل برگشته. حتی تو اون کتاب هم چیزی واسه درمانش نیست. فقط چیزايی مثل پاک سازی گريس اون هم خارج از وسل شايد ممکن باشه که اونم نیاز به زمان زيادی داره. به نظر میاد راهی نباشه، اين بار نمیتونیم واسه فرشته کاری کنیم. "

دين از جاش بلند شد : " تو دو دقیقه کس رو ديدی و بدون هیچ فکر و تحقیقی داری میگی هیچی نیست . . . . به جاش برو با چهار تا جادوگری يا چه میدونم کسی مشورت کن."

سم : " دين اروم باش."

کراولی: " به جای اين که الان وقت رو هدر بدين بهتر نیست برين باهاش خداحافظی کنید؟!"

دين با خشم به کراولی نگاه کرد: "قرار نیست خداحافظی کنیم."

کراولی هم از خشم دين باخبر شد و دست ش رو بالا اورد.
کسی حرفی نمیزد و سکوت بدی بینشون شکل گرفته بود. 
ناگهان اولیندا که تا الان گوشه ای ايستاده بود وحرفاشون رو گوش میکرد دستش رو روی گوشاش گذاشت و کمی خم شد. 

دين: "چی شده!؟! خوبی؟؟"

اولیندا : " کستیل!. . . . . گريسش داره میسوزه و صدای واقعیش خیلی بلنده. . . . . فریادش خیلی بلنده."

دين نگاهی به سم کرد و جفتشون به سمت اتاق کس دویدن.

وقتی وارد شدن ديدن کس توی تخت خواب داره به خودش میپیچه و دستش رو جلوی دهنش نگه داشته بود تا فریاد نزنه و دست ديگه ش به ملافه چنگ زده بود. 
دين و سم رفتن جلو کس رو بگیرن تا زياد تکون نخوره. 

دين: " کس. . . . کس؟!. . . . حرف بزن؟؟"

سم با نگرانی گفت: " سعی کن تکون نخوری. . . بخیه هات داره باز میشه."

کس داشت نفس نفس میزد و دستش در ملافه بیشتر مشت میشد. ولی يهو فشار دستش کمتر شد و اروم دستش رو از دهنش در آورد. از فشار دندون هاش دستش شروع کرده بود به خونريزی. چشماش هنوز بسته بودن. سم با ديدين دست خونی کس قلبش در سینه به درد اومد. کس درد زيادی داشت.

سم دست کس رو گرفت و با دستمال شروع کرد به پاک کردن خون کرد : "کس. . . چرا اينجوری کردی. . . داد بزن اشکالی نداره."

کس با صدای اروم و بیحالش بین نفس هاش گفت: " چیزی. . . . . نبود."

عرق تمام پیشونیش رو پوشونده بود. دين دستی به پیشونی کس کشید و ديد تب کس خیلی بالا رفته. 

Remaining Opportunities Where stories live. Discover now