part11

64 22 30
                                    

ماکت سیاره‌ی ترپیست_1_اِی رو توی دستش جابه جا میکنه . سیاره ای که فقط 40 سال نوری با زمین فاصله داشت و به طور اعجاب‌انگیزی 95% با سیاره‌ی زمین مشابهت داشت . همکارهاش دربه‌در به دنبال تحقیق درمورد اتمسفر و دما و میزان جاذبه و هرکوفتی بودند تا متوجه‌ی قابل سکونت بودن سیاره بشند . به سطح قرمز و سرخش نیم نگاهی میندازه و بعد دوباره چشم هاش رو به صفحه گوشیش میدوزه که در حال پخش بی‌وقفه‌ی کلیپی از اکسپلور بود . به هیکل خیسی که داخل استخر افتاده بود زل میزنه . پشتش به دوربین بود ولی با اینحال میتونست به راحتی متوجه هویت فرد بشه .
فرد داخل فیلم به ناگه خودش رو به عقب میکشه که صورتش به اضافه‌ی فردِ مخفی شده پشتش نمایان میشند . چندمین باری بود که اون کلیپ 18 ثانیه ای رو نگاه میکرد؟ از دستش در رفته بود . چشم های وحشت زده‌ی تهیونگ از داخل فیلم به طور واضح قابل رویت بود . یعنی چی دیده بود که اینجور شک زده شده بود؟!
صدای افراد متعجب با لحجه غلیظ اسپانیایی بلند میشه .

"_اون دیگه چیه؟ اون...دمه ماهیه؟
_خدای من اون دیگه چه موجودیه .
_اینا سرکاریه مگه نه؟ حتما یه شوی تلوزیونیه. دوربین‌ها کجان..."

ماکت سیاره‌ی ترپیست_1_اِی رو روی میز میندازه و اهمیتی به خراب شدنش و ضرر چند دلاریش نمیده . با استرس روی میز ضرب میگیره . ناخن های بلندِ مانیکور شدش با صدای عصاب خورد کنی به سطح پلاستیکی میز کوبیده میشند و ریتم مرخرفی رو تشکیل میدند . تهیونگ دقیقا اونجا چه غلطی میکرد؟! تو اسپانیا ، توی یه استریپ کلاب و از همه مهمتر....اون پسر هیکلیِ خیس شده همراهش کی بود؟! در حد 2 ثانیه از فیلم دُم بزرگ و مشکی رنگی که با پولک های براق و سنگ های ریز و درشت پوشیده شده بود از آب بیرون اومده و داخل کادر دوربین قرار گرفته بود . اون یه جوک بود نه؟ قطعا نباید همچین چیزی واقعیت می‌داشت. اصلا کسی باور نمی‌کرد . اینو 2,5 میلیون کامنتی که حول محورِ " چه شوی مزخرفی ، هعی این مدل کاستوم رو از کجا گرفتن؟! من تو هیچ سایتی پیداش نکردم ، عاااه من عاشق قیافه های جذابشون شدم بگید که سینگلننن، می‌تونم با دیدن هیکل های خیسشون بالا بزنم و...." می‌چرخیدن پی برد که هیچ یک از اون 2.5 میلیون نفر حتی به واقعی بودن اون کلیپ 18 ثانیه ای فکر هم نکردند . ولی برای هویون اینجوری نبود . اون نگاه تهیونگ رو میشناخت ، حرکات شتاب زده و هول شدش رو موقع موقعیت های حساس میشناخت . بی دقتیش در تلاش برای خارج شدن از کادر دوربین های فیلمبرداری زیادی واضح بود . ناشیانه عمل می‌کرد و چهره‌ی خودش و پسر همراهش رو به خوبی شکار فیلمبردارها کرده بود . همه‌ی اینها برای هویون جونگ ، همسر سابق کیم تهیونگ نشونه ای بودند تا پی به واقعی بودن اون اتفاقات ببره . یا حداقل متوجه بشه که تمام چیزی که تو کادر دوربین میبینه تنها قسمت کوچیکی از اتفاقاتی هستن که اون لحظه برای پسر افتاده . تمام مولکول های بدنش داشتن همدیگر رو از فرط کنجکاوی گاز میگرفتند .

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Dec 07, 2024 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

THE ALIEN Where stories live. Discover now