بعد از اینکه کلی خندیدیم مهماندار اومد و کلی حرفای چرت و پرت که هر بار با مسافرت با هواپیما میشنیدیم منم بدون اینکه صبر کنم کمرم رو بستم و هدفونم رو گذاشتم تو گوشام و اولین اهنگی که باز کردم little things بود سرم رو گذاشتم و به ارزو هام فکر میکردم که یهو انجل هدفونو از گوشم برداشت و گف:
_چه خوب میشد عشقمونو میدیدیم
_دقیقا به اون فکر میکردم انجل ولی اینبار شاید ببینیم
_چطوری اخه اه؟
_ی سوپرایزی برات دارم
_چی چی چی گفتی ؟
_گفتم سوپرایز دارم برات
_اگه نگی همینجا میکشمت بعدم دفنت میکنم تو نیو یورک بگووووووو
_منو که میشناسی اگه نخوام نمیگم
_خواهشششششششش
_باشه باشه اونطوری نگام نکن
_بگو دیگه
_خب انجل نمیدونم بگم یا نه خب من بلیت گرفتم برا کنسرت زین
_دروغ نگو اه منم گفتم پس چی میخوای بگی
_خب اگه این بلیتارو ببینی شاید باور کنی
و قتی بلیتارو نشون دادم داد زد
_نه نه نههههه این واقعی نیس این ... این.... ماری عاشقتمممممممم
منم فقط نگاش میکردم که خانومی که بغلمون بود گفت:خانم یکم یواش الان بچه از خواب پا میشه
زیر لبی عصبی گفتم:انجل بسته ابرومون رفت
اونم فقط هر هر میخندید
بعد از چند ساعت پیاده شدیم و رو به انجل گفتم شالتو دربیار دیگه اه من که خفه شدم انجل گفت :هتل برسیم باشه اینجا عین ندیده ها در نمیارم
_موافقم
باهم سوار تاکسی شدیم گفتم:
_انجل میدونی هتلمون کجاس
_نه من همه ی اینارو به تو سپرده بودم
_امممممم منم یادم نمیاد
_چیییی ای گیج گفته بودم ها خودم رزرو کنم
_چی بگم تو دو ثانیه منو فروختی یعنی واقعا فکر کردی من فراموش کردم
_نه بابا میدونستم یادت نمیره
_منم که پشت گوشام مخملیه
بعد از صدتا جر و بحث اخرش گفتم ی سوپرایز دیگه دارم برات
_چیییی اگه نگی میکشمت !!!
_باشه باشه ببین این هتلی که میریم اونجا هتلیه که زین اونجاس
_ooooooooooo yessssssss
_اروم باش ابرومون رفت
دستم رو جلو دهنش گرفتم بعد از کلی تشکر از من رسیدیم به هتل
........ ......... ........ ........ ....... ....... ....... ....
دوستون داریم T&F
لطفا لایک و نظر هاتون رو بگید❤❤❤
VOUS LISEZ
Traveling to New York ( Zayn Malik)
Fanfictionدو دوست دو زندگی و ی مسافرت که زندگیشون رو عوض میکنه
