اختلال وسواس فکری عملی (OCD) یه اختلال اضطرابی اس که در افرادی است که به صورت ناخواسته و مکررا فکر ها، احساسات،ایده ها، حواس (عقده های روحی)، یا رفتار هایی دارن که به طرف انجام دادن کارهایی افراد رو هدایت میکنن (به اجبار).
"من خیلی دوست دارم کتاب بخونم. ولی وقتم رو میگیره چون من اول باید خط های توی هر پاراگراف رو بشمارم."
هشدار در مورد احساسات : صحبت اضافه در مورد OCD، اشاره به خود تنفری و مرگ شخصیت اصلی.
این داستان اتقتباسى از شعر "داشتن یه دوست پسر مبتلا به او سی دی (HAVING A BOYFRIEND WITH OCD ) و شعر
تاثیر گذار نیل هیلبورن ميباشد.ترجمه عكس :
داشتن یه دوست پسر با OCD
اون همیشه چراغ ها رو روشن خاموش میکنه، در رو باز و بسته میکنه، و میشماره: سی و شش، سی و هفت، سی و هشت، سی و نه، چهل. سرانجام بهش گفتم که اگه اون به باز و بسته کردن در ادامه بده ما یه عالمه مزاحم تو خونمون خواهیم داشت قبل از اینکه شب بشه. اون جوابم رو با سعی کردن اینکه یه بار من رو ببوسه داد،
ولی بعدش بیست و سه بار من رو بوسید، و بعد یه بار دیگه تا بشه بیست و چهار. و بعد او باید دو بار دیگه هم انجام میداد چون " دهنامون کاملا با هم نیستن." بعضی شبا با ماه که روی ملافمون میتابید بیدار میشدم، و به صداش گوش میکردم که کلمه "فاک" رو دوباره و دوباره تکرار میکرد:انگشت پاش لای در حموم گیر کرده بود و نمیتونست فحش دادن رو تموم کنه وقتی که شروعش کرده بود. به بالشم خیره شدم و وقتی که طرح گلدارش رو پشت پلکم هم میتونستم ببینم به خواب رفتم، خواب هر دومون رو دیدم که رفتیم اپرا ولی به جای اینکه صدای زیبا و بیمناک در هوا بره بالا، دو تا صدای بلند داشتن با ریتم 'لا تراویاتا' میخوندن "فاک". اون روز بعد معذرت خواهی کرد، گفت که دارو های جدید تمام زمان به اون حس چرتی میدن پس اونم خودش رو از دستشون خلاص کرده؛ بهش جواب دادم که مطمئنا اونا داشتن کار میکردن که حالش رو اونجوری کردن. دو روز بعد آمبولانس اومد و اون رو برد؛
اون به طور ناگهانی یکی از مچ دستهاش رو با چاقوی باریک وقتی داشته هویج خورد میکرده برای پختن بریده بود ولی نمیتونست فقط یه مچ بریده داشته باشه، اون باید دو تاش رو ( دو تا مچ بریده) می داشت.✨ ✨ ✨
سلام آذین هستم
مترجم این داستان
درباره هریه که او سی دی داره ( اگه نمیدونید او سی دی چیه تو تلگرام بهم پیام بدید @awziix )
اینم یوزر خودمه @awziix_fictions
من خودم این داستان رو خیلی دوست دارم امیدوارم شما هم لذت ببرید
فعلا همین
Xx~zIxاين داستان خصوصيه ، اگه ميخوايد به صورت كامل بخونيد مراحل زير رو انجام بديد❤️
1. فن فيك رو از كتابخونتون حذف كنيد
2.وارد پروفايلمون بشيد و پيچ رو فالو كنيد
3. فن فيك رو از توى پروفايلمون به كتابخونتون ادد كنين❤️
YOU ARE READING
OCD | Complete
Fanfiction[ C O M P L E T E D ] اون دختر اولين چيز زيبايى بود كه هرى تا به حال اسيرش شده بود. [Persian Translation] (Harry Styles AU) copyright © 2014 all rights reserved, -interstellar