"دلیلی داشتی که چهار بار تکرارش کردی، هری؟"
کنزی پرسید، ابروهاش بهم گره خوردند. به پسر نگاه کرد و منتظر یه جواب شد، و با خودش فکر کرد اون (هری) کاملا هیپنوتیزم شده.
"آره و نه"
"منظورت چیه؟"
"میخوای بات صادق باشم؟ این یکم احمقانس"
اون بازوی چپش رو مضطربانه مالید.
"آره"
اون سر تکون داد.
"خب"
نامطمئنانه شروع کرد.
"اولین باری که گفتم، صدام گرفته بود و دوستش نداشتم. دومین بار خیلی خشن بود و دوست نداشتم گستاخ به نظر بیام. سومین سلام خوب بود، واقعا. من فقط عدد های فرد رو دوست ندارم."
"اوه"
اون گفت، ولی هنوز نمی فهمید اون از کجا اومده. صداش هر بار خوب بود، از نظر اون.
"خب صدات برای من مثل هم بودن."
داری پافشاری میکنی دوباره ملاقاتت کنم وقتی این یه جورایی عالی بود؟"
"نه، فقط فکر کردم صدات بار اولم عالی بود."
"اگر عالی بود من دوباره تکرارش نمی کردم."
اون با یکمی خشم دلیل آورد.
"من نمی فهمم"
اون چشماش رو چرخوند، و برای حمایت به دیوار تکیه داد.
"منم همینطور."
اون آه کشید،
"ولی این برای من نرماله."
"تو یه عالی نگر* یا همچنین چیزی هستی؟"
اون (کنزی) آروم خندید.
*تو متن يه کلمه آورده بود که معادلش تو فارسی رو نداریم. این کلمه من درآوردیه که منظور متن کسیه که فکر میکنه آدم ها میتونن تو همه چیز عالی باشن.
سوال باعث شد اون (هری) یکم لبخند بزنه.
"یه چیزی شبیه اون"
"این یه جورایی غیر قابل اجراس، میدونی،"
اون (دختر) سرش رو تکون داد به خاطر جوری که این پسر اینقدر مسخره اس.
"هیچ کس نمی تونه تمام وقت عالی باشه"
"خب کنزی، تو سوپرایز ميشی وقتی بدونی من دقیق چجوریم."
✨ ✨ ✨
آپدیت شد D:
خب نظرتون چیه ؟؟
میخواام با خواننده های داستان بیشتر آشنا پس تصمیم دارم آخر هر چپتر یه سوال بپرسم.ساده ترین سوال: اسمتون چیه؟
من خودم آذین هستم D:
همین دیگه
رای و نظر فراموش نشه لطفا
Xx~zIx
YOU ARE READING
OCD | Complete
Fanfiction[ C O M P L E T E D ] اون دختر اولين چيز زيبايى بود كه هرى تا به حال اسيرش شده بود. [Persian Translation] (Harry Styles AU) copyright © 2014 all rights reserved, -interstellar