"F*ck Me Hard"

4.6K 239 110
                                    

از دید لویی
من تلاش کردم تلفن رو بردارم ولی این اتفاق هیچوقت نیفتاد،برای این که ددى رو کنارم دیدم.

گفتم:"ددى"
------
هری با حالتی عصبی گفت:"لویی چرا نمیفهمی تو فقط برای منی؟من تو رو به این دنیا آوردم،و من هرکاری که بخوام باهات میکنم،فهمیدی هرکاری!"

لویی با گریه گفت:"ددى متاسفم،من واقعا دوستت دارم،ولی ازت میترسم"

-لویی تو باید یه پسر خوب بشی،اوه البته که ددى می بخشتت"
هری اینارو گفت و نزدیک تر اومد و ادامه داد:"به ددى یه بوس بده"

لویی شروع کرد و دهانشو روی لب های هری گذاشت.لویی داشت طعم توت فرنگیه لب های هریو مزه می کرد،لب های دديش واقعا عالی بود.در واقع همه چیز دديش عالی بود.

اونا فقط یه لحظه از بوسیدن دست برداشتن.

هری گفت:"بهم قول بده دیگه مثل این دفعه احمق بازی در نیاری لویی"

لویی گفت:"بهت قول میدم ددى"

دوباره بوسیدن همدیگرو شروع کردن،ولی دوباره صدای زنگ در اومد.

هری گفت:"لعنتی کی اینجاست"

لویی داد زد:"یه دقیقه وایستید"
بعد رفت و درو باز کرد.

-وات د فاک مامان تو چرا اینجایی؟

-لویی با ادب باش،من نتونستم برم،به هواپیما نرسیدم

------
دید لویی
وای خدا اگه اون ددى رو ببینه،میکشتش.من واقعا ترسیدم.
-----
مامان لویی امد تو و ددى اونجا نبود.لویی با خودش گفت:"خدا رو شکر"
اون همزمان هم خوشحال بود هم ناراحت.خوشحال از این که دیگه نمیترسید و ناراحت از این که باباش دوباره ترکش کرد.

تلفن لویی شروع به زنگ زدن کرد،لیام بود.تلفن رو برداشت:
-سلام لیام

-سلام،حالت چطوره پسر؟

-من حالم خوبه،تو چی؟
لویی اینو گفت و سمت اتاقش رفت.

-لویی من تنهام بیا پیشم.

-باش لیام،دارم میام.

لویی لباساشو عوض کرد.وقتی داشت از اتاقش بیرون میرفت،یکی با دستش بازوشو گرفت.
- لویی تو هیچ جا نمیری
لویی دديشو دید،هری ادوارد استایلز.هری تو این لحظه واقعا جذاب شده بود،لويى نتونست سرپيچى كنه و برگشت تو اتاق

-ددى میتونی منو به فاک بدی!

هری لبشو گاز گرفتو گفت:"برو ساکت روی تخت بخواب،الان من میام"

لویی روی تخت رفت.
هری هم بعد چند لحظه نزدیک تخت اومد.

هری گفت:"بذا باسنتو ببینم لو"

لویی چرخیدو گفت:"باشه ددى"
هری شلوار لویی رو درآورد

هری که داشت به دیکش نگاه می کرد گفت:" لویی دوست داری سخت به فاکت بدم؟"

-اره سخت

دديش دیکشو گذاشت تو باسن لویی

-اههه ددى درد گرفت

-هیس مامان صدامونو میشنوه

😐🔫
😹😹😹من به شخصه مردم

He Is My Dad(Larry Stylinson)Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt