~7~

139 24 8
                                    

واو بچه ها ببینین چی پیدا کردم عکس بالارو نگاه کنین 😱😱😱😱😱
البته من بااین بیشتر موافقم که زینم بود و اون لئو میشد zarryجذاب تره 😍😍😍
_____
روی مبل نشسته بودم و همراه با بچه ها که داشتن سر نقشه ی جدید بحث میکردن حرف میزدیم.
کیسی"نه این فکر احمقانست چرا باید اونا متوجه ما نشن اونا از ما خیلی باهوش ترن!!!"

اپریل اضافه کرد "به علاوه اگر کرنگ ها مختصات دقیق مارو تو اینجا پیدا کنن ما رسما لو میریم"

کیسی"و تمام تلاشمون برای از بین بردن کرنگ ها و آزاد کردن مردم از بین میره.."

دانی دستشو محکم کوبید روی میز و گفت

"یه لحظه صبر کنین چرا باید این طوری بشه ما میتونیم خیلی از این حرفا رو بعدا بزنیم،ماباهم توافقق کردیم که از داروی نامرئی کننده ی من استفاده کنیم"
کیسی از عمد بلند زد زیر خنده و گفت

"هاهاها داروی نامرئی کننده ی تو؟؟؟چرانمیگی داروی کشنده ی تو؟؟؟من بمیرم هم از اون نمیخورم به هیچ کدوم از اختراعات جنابالی امیدی نیست همشون تا الان به درد لای جرز دیوار هم نمیخوردن!"
داین عصبانی توی صورت کیسی که بلند شده بود براق شد و گفت"و توی بی مغزم میتونی فکرای منفی احمقانتو برای خودت نگه داری...تو حق نداری به اختراعات من توهین کنی...!!!"
دیگ داشت شلوغ میشد برای همین داد زدم"بسه دیگــــــــه!!!"

کیسی و دانی و کارای حواسشون به من جمع شد
آهی کشیدم و دستمو به شقیقه هام کشیدم و بعد گفتم

"نظر من اینه که ما اول تمام جوانب رو در نظر میگیریم هر کدوم لیستایی از اتفاق هایی رو که ممکنه تو طول ماموریت برای ما بیافته مینویسیم بعد از اون بهترین راهو انتخاب میکنیم در صورت هر گونه مشکلی میتونین تقصیرارو گردن من بندازین من با این مشکلی ندارم..."
به قیافه ی توهم رفته دانی نگاه کردم که دست به سینه به صندلیش تکیه داده بود
و اضافه کردم

"اصلا لازم نیست که دانس فکر کنی بی ارزش هستی اگه کرنگ ها باهوشن ولی از خیلی اژ امتیازاتی که ماداریم بی بهرن اونا کوچیکن و کاملا شبیه به مغزن ای درسته ولی باید بگم ما اگه با هم متحد نباشیم نمیتونیم کارها و حقوقمون رو به دست بیاریم زمین از بین رفته درسته و مطمئنم که دیگ هم نمستونیم به اون دست پیدا کنیم ولی تا وقتی که اکسیژن داریم و میتونسم حیاتمونو به هر نحوی حفظ کنیم نباید بزاریم که کرنگ ها فکر کنن که ما شکست خوردیم ما باید شکستشون بدیم بچه ها"
دانی اخماشو واکرد و بالبخند نگام کرد میدونم من بهترین نیستم در واقع شاید بدترین باشم ولی این که مرحمیم روی زخمها و فشار هایی که به بچه ها وارد میشه میتونه برام خیلی لذت بخش باشه

منم به همشون لبخند زدم و خسته نباشی تا فردا گفتم

یه دفعه صدای مونا لیزا اومد"ب..بچه ها میشه لطفا کمکم کنین؟!"

همه به سمت مونا که اشفته بود خیره شدیم
لپریل گفت"مونا چه اتفاقی افتاده؟"

مونا که به نظر میومد نمیتونه خودشو کنترل کنه زد زیر گریه و گفت"ر...رافائل‌اون در واقع...خب...!!"

حواسم بیشتر جمع شد چون داشتم به نقشه نگاه مینداختم رومو به طرف مونا و بچه ها که دورش بودن کردم
کارای گفت"احتمالا اون دیوونه شده نه؟"
مونا چشم غره ای رفت و گفت"بچه ها اون میخواد به خودش صدمه بزنه !!"

دانس گفت"چی چرا ؟"
مونا در حالی که اشکاشو پاک میکرد گفت"نمیدونم غذا نمیخوره از جاش تکون نمیخوره بلند بلند فحش میده و تختو داغون میکنه..!!"
کیسی زد تو صورتش و گفت"اوه نه اون تخته من بود قبلا اون داره یادگاریمو خراب میکنه ؟؟؟اون یه دیونست..."

مونا ادامه داد"بچه ها خواهش میکنم به حرف من گوش نمیکنه اون چهار روزه که غذا نخورده!!!!.."

دانی متفکر گفت"میخوای مثل مایکی که بهش سرم وصله به اونم سرم وصل کنیم؟"
اپریل گفت"نه دانی با این وضعیتی که مونا میگه اون اگه بهش سرم وصل کنیم خودش سرمومطمئنن به طور وحشیانه ای میکشه تا رگش پاره بشه"

مونا دوباره زد زیر گریه وگفت"حالا باید چیکار کنیم؟"

کمی فکر کردم شاید بد نباشه تا منم وارد عمل بشم میدونم که راف منو خیلی اذیت مسکنه ولی دلم راضی به مردنش به این صورت نمیشه..."
شریع گفتم"آم...مونا شاید من بتونم کمکی بکنم میدونی درسته که راف یه عوضیه ولی نمیتونه از من سرپیچی کنه من مجبورش میکنم.."

کیسی و دانی نیشخندی زدن و کارای معترضانه گفت"ولی لئو تو خیلی به خاطرش اذیت شدی شادی بهتره اونا خودشو ن مشکلاتشونو حل کنن!."

اخمی کردم و گفتم"نه کارای من میرم..راف برادر منم هست...!"

دانی خوب شد گفتی من میرم تا یه سری به مایکی هم بزنم

اپریل هم گفت"منم باهات میام یه سری کارا تو اون اتاق دارم"
و دنبال دانی راه افتاد

خب فکر کنم باید با اون وحشی یه باره دیگه سر وکله بزنم...

_______

Well.well.well
خوب میبینم که هیچکی نمیخواد به حرف من گوش کنه اگه نظراتتون از ۵تا کمتر بزارین قسمت بعدیونمیذارم ووتم حداقل ۵تا من خیلی دارم بهتون لطف میکنم به احتمال زیاد قسمت بعد زیاده ویه چیزایی داره که همتون دوست میدارین پس نظراتتون رو بزارید تا منم براتون مایه بزارم
:-) :-) :-)

Love yo guys★

No Love Me!Where stories live. Discover now