"18"

433 99 7
                                    

16 مارس

روبی امروز بدتر از روزهای پیش برگشت.

از مدرسه بیرونش کرده بودن و اون عصبانی بود.

ددی‌هاش خونه نبودن تا حالش رو خوب کنن پس اون به دیوارها مشت زد.

مشت می‌زد و داد می‌کشید.

بند انگشتاش بنفش شد و من ترسیدم.

یه بار وقتی بچه بود زانوش بنفش شد و اون گفت که درد داره!

{ -تومو مین- }

Teddy Bear *Completed*Where stories live. Discover now