•Part12•

2.4K 489 150
                                    

°•Texting•°


Harry: لویی

Harry: بیداری؟

Harry: لویی لطفا

Harry: خوابیدی؟

Louis: نه

Louis: چی شده

Harry: کابوس دیدم

Harry: نمیتونم بخوابم

Louis: میخوای بیام پیشت؟

Harry: امیدوارم نکن لویی

Harry: میدونم که نمیای

Harry: فقط به کسی نیاز دارم که بتونم باهاش حرف بزنم

Louis: چی دیدی؟

Harry: نمیخوام در این مورد حرف بزنم

Harry: فقط میخوام باهات صحبت کنم

Louis: هری

Louis: چی دیدی؟

Harry: مارو دیدم لویی

Harry: فریاد زدنتو، وقتی حسایی که بهت داشتمو فهمیدی دیدم

Harry: انگار اتفاقات رو دارم دوباره تجربه میکنم

Harry: تو دوباره جلو چشم همه عربده میزدی و بهم میگفتی من یه فگوتم

Harry: وقتی منو زدی دردو طوری حس کردم که انگار دوباره دارم تمام اونارو تجربه میکنم

Harry: .چیزی که باعث شد دردم بگیره زدنت نبود لویی

Harry: نگاهات بود

Harry: دوباره تجربه کردن اون اتفاقات اذیتم میکنه. باعث میشه درد بکشم

Louis: هری

Louis: منو ببخش که باهات اینکارو کردم. متاسفم

Harry: منم متاسفم لویی

Harry: .متاسفم که یه فگوت بی خاصیتم

___________________________

من برگشتم😃😎💚💙

بدبخت هری :(

ناموسا آهنگ های The neighbourhood خیلی خوبن توصیه میکنم گوش بدین😂

Vote + Comment plz💙🍃

I'm Sorry, Louis. || Larry Stylinson AUWhere stories live. Discover now