Start

2.8K 92 7
                                    

مقدمه:

هری و تیلور برای مدت چهارده سال بود که ازدواج کرده بودن

اونا با هم در کالج آشنا شده بودند و عاشق هم شده بودند .

بعد از یک سال با هم ازدواج کرده بودن و دختر کوچیکی داشتن که اسمش الا بود و بعد از دو سال اونا پسری داشتن که اسمش دایلان بود .

ولی چیزایی شروع شد به اتفاق افتادن و هری شروع کرد به عوض شدن اون به خوردن الکل معتاد شده بود . اون شروع کرده بود به دیر رفتن به خونه و خوردن. اون خورشو از تیلور و بچه هاش دور میکرد .

تیلور هر شب با نگرانی از اینکه ممکنه اتفاقی برای هری بیفته بیدار میموند .

ولی وقتی یک بار هری اومد خونه تیلور برای خوردن الکل زیادی هری عصبی شد و هری تیلور رو زد .

بعد از نه ماه اونا دختری داشتن به اسم لوکس اونا هیچ وقت به این فکر نمیکردند که برنامه ای برای داشتن بچه ای دوباره داشته باشن ولی تیلور همینطور بچه هاشو دوست داشت .

و همه چیز داشت بدتر میشد .

به نظرتون تیلور هری رو ول میکنه و یه زندگی جدید رو شروع میکنه یا اون میمونه و دعا میکنه که هری عوض بشه و مردی بشه که تیلور دوست داره و باهاش ازدواج کرده ؟؟

بقیه داستان رو با ما دنبال کنید

ADDICTED (haylor)Where stories live. Discover now