part 11

448 20 4
                                    

Don't leave me!

میخام باهات حرف بزنم لطفا گوش کو یکبار.
جینی: چیزی به گوش کدن نیست گمشو از دمرویم.
شوگه:اما باید همه چیرو بفامی.
جینی:چیزی که میخاستم بفامم ره وقت فامیدم ضرور به توضیح دادن نیست..
وی:چیه چی خبره چرا این دختره رو اذیت میکنی؟
شوگه:به تو چه به تو مربوط نمیشه گورتو گم کن.
وی:اوووی آهسته آهسته چنان بزنمت که از جات بلند شده نتونی پسرجون.
شوگه:من تو عوضی رو.
جینی:لطفا بس کنید بس کنیدددد! !!!زویو میشه باهام کمک کنی اینا رو از هم جدا کن.
زویو:چرا نه وی میخای بگم؟ اگر نمیخایم دست از آون پسره بردار.
وی:باشه لعنتی خفه شو
زویو:آفرین بچه خوب همینجوری باش.
.
.
.
داستان از دید شوگه.
مگه اون دختره کدوم راز کیم تهیونگ را داره که اینقدر تو فرمانش است باید پیدا کنم.
.
.
.
.
جین:جیسو کارت عالیه واقعا خوب میرقصی.
جیسو:نه نه به تو نمیرسه.
جین:نه از من به تو نمیرسد.
جیسو:ایییی بسه دیوونه ام کردی خفه شو سر درد شدم.
جین:مگه من چی گفتممممم.
جیسو:فقط ساکت شوووو.
جین:باشه روانی.
جنگکوک:میخای باهات کمک کنم؟
لیسا:نه ممنون برو با آیو کمک کن.
جنگکوک:ای بسه دیگگگه..
لیسا:آره بسه برو کنار آماده شو واسه مسابقه.
جنگکوک:باشه.
جیمین:کارت خیلی خوب است!!!
رز:ممنون مگه به تو رسیده نمیتونه.
جیمین:امیدوارم این بخش را ببرید.
رز:نه شما برنده شوید.
جیمین:هههههههه
رز:میشه یک چیز ازت خواهش کنم؟
جین:با داداشت یک بار گپ بزن درست به حرف هایش به دقت گوش کن باشه؟
جیمین:امممم نمیدونم ولی کوشش میکنم.
رز:ممنون
جهوپ:اله بچه ها بیاید خانوم یونه اومده.
.
.
.
.
یونه:سلاام دوباره همه گی تون تو بس بشینید میخام مکان مسابقه ببرمتو.
.
.
.
20 دقیقه بعد..

جیسو:اینجه چقدر قشنگه.
جین:آره خیلی.
یونه:برین آماده شوین 10 دقه بعد مسابقه آغاز میکنیم و در اخیر هم دانس دو نفره دارین ای یک سوپرایز بود.
جیمین:چییی نه ما خبر نداشتیمم.
یونه:نه نه  دانس تون مربوط مسابقه نیست فقط واسه سرگرمی است.
جیمین:آوه باشه خیلی خوبه پس اینجوری.
لیسا:زود شوین ماسک های تون رو انتخاب کنین.
آیو:من این آبی را میگیرم.
جنگکوک:من سرخ را.
لیسا:پس جیمین و بقیه هم که انتخاب کد بمن زرد ماند.
.
.
.
10 دقیقه بعد.
___________تیم A_________

داستان از دید لیسا:
واقعا از کار ما ارضی بودیم خیلی خوب انجام دادیم فکر میکنم ما برنده خواهد شدیم فقط اگر جیسو زمین نمیخورد مگر خیر باز هم ما برنده خاد شدیم احساس میکنم.

___________تیم B__________

داستان از دید جینی:
کار ما اوقدر خوب نبود،چون اصلا هماهنگی نداشتیم اگر داشتیم با تیم خود ما رقابت میکنیم اصلا امید برنده شدن ره ندارم مگر فرق نمیکنه این تازه مسابقه اول است فرق نمیکند از تیم دیگر هم اگر باشه.

Stay With MeTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang