این داستان تقریبا کره یی است و در مورد چندین دانش آموز است که سختی ها مواجه میشوند ولی عزیز های دارن که همیشه کمک شان میکنند عاشق میشوند ولی گفته نمیتوانند باید بیبینیم این بچه ها چی میکنند
اهای جینی لطفا لطفا خواهشا حداقل امشب بیا با ما بدون تو واسمون خوش نمیگیذره . اووی لیسا چقدر لجباز ی گفتم که نه نمیشه باید درس بخونم . جینی تو همیشه منو خفه میکنی هیج وقت باهم نمییای مهمونی برو ازت ناراحتم دیگه باهم حرف نزن لعنتی دیگه ....اوووووففففف آوه شیت جرا اینجو دوست گیرم آومد خدا جوننننن آخه چرا .
اوف دختره لجباز به گپ نمیکنی باشه باشه باهات میام مگم زیاد دیوونم نمیکنی باشه؟ باشه باشه جینی جون فقط تو با من تو اون مهمونی بیاااا!! باشه باشه میام !! رز رز بیبین بلاخره جینی قانع شد که بیاد با ما مهمونی ! وای جدی میگی خیلی خوش شدم! ولی خانوم جون میشه بگی ما ره کی میرسونه پارتی!! جینی جونم تو فکر اینو نکن ما جیسو عزیز مونو داریم پس اون واسه کدوم روز است تو فقط آماده شو دیگه اش را واسه خاله لیسایت و مامان جیسویت بزار!!
آوه شیت شما ها من باهاتون چی کار کنم میرم قهوه بگیرم تا از دست تون راحت شم باای بچه ها بعدا میبینم
باشه ولی ناوقت نکنی زود آماده شوووو جینی فهمیدی !!! باشه باشه مامان رز!!! چی تو چی گفتی مامان روز آخه من کجام به مامان ها میمونه من باهات میفهمم!!
خوب پس باای . . . . . داستان از دید رز! من با این دختره چی کنم مگه من شبه مامان ها هستم امشب تو مهمونی ازش انتقام میگیرم دختره به گپ نفهمه ههههههه
. . . داستان از دید لیسا ای شکر که ای دختره را رازی کدم خوبه که رازش شد میاد آرچن که مهمونی بزرگه نیست ولی باز هم خوب است که بیرون بریم یه بار یه بار
داستان از دید جینی این دختر به گپ نفهم مرا رازی کد که برم باهاشون مهمونی و به نظرم تقریبا خوش شدم چون میخاستم چند لحظه یی بیرون از خانه باشم
. . . . . 4 ساعت بعد
پس این دخترا کجاست خیلی دیر مون شد واای بلاخره رسیدین شما خانوم های خوشگل !!؟ خیلی متاسفیم جیسو منتظر رز خانوم بودیم ! باشه باشه لیسا الان بیاید خیلی دیر مون شد! باشه! و راستی هر سه تون خیلی خوشگل شدین! وای ممنون تو هم همینطور جیسو! آره رز درست میگه تو هم خوشگل شدی جیسو خیلی ممنون رز و لیسا!! . . . لیسا تیله به پشت جینی کد تا بلاخره گفت : جیسو تو هم خوشگل شدی!
¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
او وای این مهمونی که گفته بودن کوچیکه اینکه خیلی بزرگه! آره درست میگی جینی این مهمونی خیلی بزرگه جینی لیسا حرف هاتون تمومه شد بیایید داخل . . رز لبخندی و گفت جیسو اون دو جینی و لیسا دهن هایشون را بیبین موش واره باز است
جینی با لبخند خبیسانه گفت موش را تو مگه دیدی که دهنش باز باشه خینگول
لیسا و جیسو خندیدن و داخل شدن
اهای بچه ها من که رفتم این مهمونی فوقالعاده است!!!!!!میخام برم برقصم
اینقدر گفت جینی بیا بیا واسه من خوش نمیگذره الان بیبین منو ول کده رفت !!!فااک یو لیسا
رز لبخندی زی و اونم رفت نوشیدنی گرفتن فقط جیسو و جینی مونده بود باهم صحبت میکردن که حرف شون قطع شد!!
ای سلام دخترا من برگشتم !! جیسو لبخندی خشک زد ولی جینی اصلا نخندید چون میدونست اون درد سره آره آون نانسی است دوست قبلی جینی قبل ار رز جیسو لیسا ولی رابطه شون خراب شد هیچ کی هم نمیدونه چرا و واسه چی!؟ جینی گفت آوه نانسی برگشتی نانسی با ناز گفت آررررره البته و بعدا جیسو را با خودش بورد چون میدونست جینی اعصبانی میشه و اون اعصبانیت جینی را دوست داشت و ازش لذت میبورد! !
رز به گرفتن نوشیدنی رفته بود که ناگهان احساس عجیبی واسه اش پیدا شد آره اون جیمین بود دوستش که به نانسی برای چند ماه خارج از کشور رفته بود.
. . . . . داستان از دید رز آره اون دوباره برگشته و من اصلا ازش اعصبانی نیستم که چرا رفته بود و واسه چی با نانسی ولی اینو احساس نمیکنم که بین اونو نانسی رابطه یی باشه چون امکان نداره باشه اون اون فقط میتونه با من باشه آره اون پسر جذاب و کیوت که رز برش احساس داشت و از احساسش مطمین نبود آون جیمین بود جیمین دوست داشتنیش...
آوه خدایا شکر که پیدات کدم رز کجا بودی؟ چی چی واقعا جیمین تو این سوالو ازم میپرسی اصلا باورم نمیشه تو ما رو تنها گذاشته رفتی با آون دختره مو سبز اسمش نانسیه هر مرگ که است بیبین رز لطفا اعصبانی نشو خواهش میکنم باید میرفتم. مه و اعصبانی چرا اصلا اعصبانی باشم من که برات هیچ احساسی ندارم. آون لحظه رز این حرفو که هیچ احساس به جیمین نداره را از روی اعصبانیت گفت ولی از همه چیز دنیا کده اون جیمین را زیاد دوست داره
جیمین با صدای آهسته به رز گفت که باید بره دستشویی .دستشویی یه بهانه بود چون آون لحظه اون نمیتونست مانع اشک تو چشاش شوه و نمیتونست تو روی رز گریه کنه چون اونو ضعیف فکر میکد
جیمین چند دلیل واسه اینکه اشکش ایستاد نمیشد داشت اول اینکه رز رو دیده بود و قلبش تند تر حرکت میکد دوم اینکه وقتی رز گفت هیچ احساسی به جیمین نداره جیمین اون لحظه فک کد قلبش داره توته توته میشه.
خوب عزیزانم امید وارم این پارت خوشتون امده باشه تا پارت بعدی حمایت ها تونو میخام .. و یه چیز دیگه داستان نو شروع شده !!!
نظریات تون هم یادتون نره در مورد جیمین و رز چی فک میکنید؟ و بنظرتون نانسی چگونه یه دختره؟ دوست تون دارم باای!
