☕دو از پنج☕

4K 1.1K 103
                                    

سرمو برگردوندم. پارک چانیول بود

_ ببخشید خیلی صداتون کردم. جواب ندادید. شیر رو شویی تون خرابه. آب نمیومد. میتونم اینجا دستامو بشورم؟

_ اوه البته فردا یکی میاد اونو درست میکنه ببخشید بفرمایید.

چانیول با آرامش بسمت ظرفشویی رفت. من هم سرمو برگردوندمو با آستین لباسم آثار اشک رو پاک کردم. صدای شیرآب اومد و بعد دوباره بسته شد اما هنوزچانیول همونجا ایستاده بود. بعد چند دقیقه بالاخره رفت.

کمی بعد از رفتنش قهوه آماده شد... دو قاچ از چیزکیکی که صبح درست کرده بودم ‌َّٰ؛ مونده بود. به حساب خودم یکیشو دیزاین کردم و توی سینی گذاشتم تا به مشتری بدم. همیشه عادت داشتم اگر از دسر هایی که صبح درست میکردم چیزی میموند بصورت مجانی به مشتری های شب بدم. چون معمولا این اتفاق کم می افتاد.

سینی رو پیش چانیول بردم و سفارشات رو روی میز چیدم.

_ چیز کیک امروز خوشمزه شده بود. بزارید به حساب من و لذت ببرید.

طبق عادت همیشگیم ادای احتراممو کردم و خواستم برم که چانیول شروع کرد به حرف زدن :

_ کم پیدایین آقای...؟

یعنی حتی اسم من هم نمیدونست؟ برای لحظه ای احساس کردم که چقدر احساسات بچگانه ای داشتم.

_ بیون هستم.

_ اوه درسته آقای بیون، خیلی وقت بود که اینجا نمیدیدمتون. یا اگر هم بودید نمیومدید پیش مشتریاتون. چه عجب افتخار دادید.

و بعد لبخند فوق جنتلمنانه ای زد که به طرف مقابلش احساس بدی دست نده. در واقع با این حرفش فهمیدم که حواسش به من بوده و کمی از احساس نا امیدی ای که از ندونستن اسمم بهم داده بود، برطرف شد.

_ اوه بله کمی سرم شلوغ بود. زندگی و کار و ازین چیزا

و بعد خنده ی کوتاهی کردم تا متقابلا اون احساس بدی پیدا نکنه.

_اوممم ببخشید.

_خواهش می کنم، بفرمایید.

_ اگه ایرادی نداره میتونم ازتون یه سوال بپرسم، البته قصد فضولی ندارم اگر احساس کردید نمیخواید جوابمو بدید. اصلا ناراحت نمیشم.

_نه این چه حرفیه، خواهش میکنم، بفرمایید.

_ چرا داشتید گریه میکردید؟ مشکلی پیش اومده؟ میتونم کمکتون کنم؟ کسی طوریش شده؟

همزمان که اون این حرفو میزد متوجه شدم یادم رفته بعد تمیز کردن میزش دستمال کاغذی روی میز بزارم. پس همزمان که به حرفش گوش میدادم رفتم تا سر میزش ، دستماله یکی از میز های دیگه رو بزارم و وقتی سوالش تموم شد تقریبا خم شده بودم و دستمال رو روی میز میزاشتم.

First betTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang