First notes

2.8K 101 40
                                    

خب ... به این بنده ی حقیر اجازه بدید که بسم الله بگیره و بره تو حالت ملکوتی :))))
خب ...میشروعیم ...
به نام هفت تن بگتن و کسی که عشق رو خلق کرد سلام میگویم به روی ماه تک تک شما ریدرای گل *-*
بنده هیگان هستم ( خب بذارین زر مفت نزنم من فقط خیلی عاشق این اسمم بعدا معنیشو براتون میگم ولی اسمم آوائه میتونین آوی ، آویشن ویا هر کوفت و دردو مرض دیگه ای که خواستین صدام کنین ) بنده اینجا در خدمت هستم تا فن فیکشن های متعددی از جمله فیکشن های واندی ، بی تی اس ، گاهی اکسو و گات سون رو معرفی کنم .
خب از هر ژانری براتون میذارم اسمات ، انگست ، رمانس ، تراژدی و هر کوفتو دردو مرض دیگه که هست .
خب یکی دوس داره اسمات بخونه ، یکی از اسمات خوشش نمیاد ( آره جان عمه هامون چه بچه های گلی هستیم ما ) یکی هپی اندینگ دوس داره یکی سد اندینگ یا همون تراژدی خودمون ( من عاشقشم *-*) یکی دوس داره کاپلی بخونه اونیکی کاپلی دوس نداره و اصلا صلاح نمیدونه که کسیو با یکی دیگه شیپ کنه و ...خلاصه آره دیگه تو این مملکت همه چی هست :)))
و بنده هم اینجا هستم که فیکشنای خوبی که خوندمو بهتون معرفی کنم و امیدوارم شما هم فیض ببرید .
فقط یه خواهشی دارم ازتون . من اگه کسی باهام حرف نزنه دیوونه میشم و شروع میکنم به حرف زدن با درو دیوار و به جای اونا جوابم میدم ( آره میدونم وضعم خرابه ) ولی لطفا لطفا لطفا کامنت بذارین نظرتونو بگین باهام حرف بزنین فحش بدین و هرکاری دلتون میحواد بکنین ، نظرتونو بگین راجب فیکشنی که من معرفی میکنم مثلا بگین باهام موافقین که این فیکشن قشنگ بود یا نه یا مثلا با من در موردش هم عقیده هشتین یا نه
یا مثلا بگین نه بابا این چه چرتو پرتاییه که معرفی میکنی ، من خوندم اصلنم جالب نیس و ... از اینجور حرفا .
خودمم فیک مینویسم و امیدوارم بتونم تو واتپد بذارمش . یه فیکشن رو قسمت اولش رو نوشتم به اسمه پس از تاریکی یا AFTER DARKNESS که گفتم یه قسمت گذاشتم بعد اومدم یوزرنیممو عوض کنم زدم اکانتموحذف کردم . خلاصه اینکه خیلی دلم سوخت ویا به اصطلاح عامیانه تر کونم سوخت . حالا برین یه سری بهش بزنین اگه از پارت اول خوشتون اومد بهم بگین بذارمش یا نه . انگیزه میگیرم که بذارم . این فیکی که قصد دارم بذارم اسمش 00:31 هست و خب ... میگم که شاید گذاشتمش . فیکشنایی که مینویسم و میخونم بیشتر تو فضای سورئال هستن و به شدت از رئال بیزارم :))))  نگی نگفتم ^^ ولی خب من کی باشم که به خواسته ی ریدرای گلم نه بگم .
آه ... زیاد حرف زدم .
آهااا گفتم که معنی هیگانو بهتون میگم .
هیگان یه اسم ژاپنیه به معنای دنیای زیرین . ژاپنیا به دنیای پس از مرگ اعتقاد دارن .
خب ، بذارین یکم بازترش کنم .
ما دوتا دنیا داریم . شیگان ( دنیایی که الان توش هستیم یا همون دنیای زنده ها ) و هیگان ( دنیای مردگان ) .
فرمانروای هیگان یا همون عالم مرده ها ایزانامیه . ایزانامی خدای تبعیدیه که اونجا حکمفرمانی میکنه و از تمام خدایان قوی تره . یه پسرم داره از خدای نمدونم چی چی به اسم ابیسو . ابیسو خدای ثروت ، دانایی و اقباله . میدونین ژاپنیا اینجوری میگن : خداها از آرزو ها و خواسته های مردم متولد میشن ، پس تا آرزوییم نباشه ، خداییم نیست ، پس هرچقدر اون خدا معروفتر باشه ویا اتفاقاتی که تو جامعه میوفته راجبه اون خدا باشه  زیاد هم باشه ، اگه خداهه یه وقتی بمیره دوباره متولد میشه با بدنی که به شکل کودکه . ژاپنیا برای هر کارشون یه خدا دارن . خب برگریدم به دنیای زیرین . طبق افسانه ها فقط روحها و انسانهای قوی _ به ندرت پیش میاد انسان باشه یا اصلا نیست _ از دروازه بگذره و بدونه اینکه بسوزه و از بین بره بتونه وارد دنیاس زیرین بشه البته دنیای اصلی که اونجا دیگه کاملا ایزانامی حکمفرمایی میکنه مشکلی نیس و میتونی بری تو .
وقتی آدم یا حالا هر چیزی حتی خدا هایی که مال هیگان نیستن اگه برن توش  از غذای اونجا بخورن یا از آبش بنوشن برای همیشه اونجا موندگار میشن .
خب اینارو گفتم که یکم اطلاعاتتون در مورد اینچیزا زیاد بشه و بتونین با اطلاعاتتون جلوی دیگران پز بدین .
میرسیم به اصل مطلب ینی " معنی اسم هیگان "
درسته که بهتون گفتم هیگان ینی دنیای زیرین و دنیای مرده ها ولی الان میخوام معنی گسترده ترش رو بهتون بگم .
وقتی آدمی میمیره ، روحش به دنیای زیرین منتقل میشه ینی به هیگان . یادتونه گفتم یه هیگان داریم و یه بخش مرکزی تر که اونجا رو دیگه کلا ایزانامی فرمانروایی میکنه ؟ خب برای اینکه از این هیگان وارد هیگان اصلی بشین باید یه پروسه ای رو طی کنین . فرد مرده در این حالت هنوز یه مرده ی کامل نیست و راه داره . شما باید برای اینکه به مرده ی کامل و یه روح کامل تبدیل بشین از یه رود بگذرین . خب همینجا استاپ کنیم . کیا به اساطیر یونان  علاقه مندن ؟؟ هیچ کس؟؟ خب برای فهم بهتر برین داستان اکو و نارسیس رو بخونین . این اون نیست اونم این نیست ولی شباهت هایی بهم دارن .
خب برگردیم سر اون روده . تو وقتی دیگه میخوای کاملا وارد دنیای مردگان بشین باید از اون رود بگذرین . پاتونو میذارین توی رود و تمام خاطرات زندگیتون براتون پلی میشن . مثل یه نوار فیلم . و هر خاطره ای که میاد جلوی چشمتون همون لحظه پاک میشه و خاطره ی بعد و بعدی و بعدتر همینجوری تا آخر . اون نواری که داره براتون پلی میشه شامل کارهاییه که کردین و خوشحالین از باباتش و برعکس و کارهایی که نکردین و ناراحتین . پس این خاطرات یجورایی حاوی آرزوهای ما هم هستن . وقتی از اون رود بیرون میاین ، هیچ خاطره ای ندارین و الان شما یه مرده ی کاملین یا در واقع یه روح که وارد دنیای هیگان اصلی شده . وارد دنیای ایزانامی . وقتی از رود میاین بیرون یه گل اونجا رشد میکنه . گلی به اسم زنبق عنکبوتی که رنگش قرمزه . اون شما هستین . شما قبل از مرگتون . این گل مثل گل نرگس تنها رشد میکنه و هرگلی که در نزدیکیش باشه رو نابود میکنه و به اون اجازه ی رشد نمیده .منظورمو متوجه شین . شما نیستیناا ولی اون گل هر وقت که کسی از توی اون رود رد میشه همون لحظه رشد میکنه نمادی از آرزو ها و خواسته هامون هستن و درواقع تمام چیزی که مارو شکل میده .
این معنای عمیق و فلسفی هیگانه . همون اول بهتون گفتم هیگان ینی دنیای زیرین ولی این پروسه رو کلا بهش میگن هیگان ویا بهتر بهتون بگم اون گله . اون گله که خواسته ها و آرزوهای ما بود .
اون هیگانه .


قبول دارم برای پارت اول ویا مقدمه زیادی حرف زدم .
ولی خب ... ما اینیم دیگه باید تحملم کنین  اگه فیک قشنگ میخواین :))
راستی سوالی در مورد ژاپن و سینما و کتاب و اینا داشتین متونین ازم بپرسیم بدجوری خوشحال میشم جواب بدم بهتون *-*

シ︎ 𝑭𝒂𝒏𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏𝒔 シ︎Where stories live. Discover now