love is a tumour'

231 71 13
                                    


بیمارستان همیشه بوی دتول مخلوط شده با مرگ و میده

این احتمالا افتضاح ترین شروع دنیاست ولی چون اینارو برای افتضاح ترین موجود کره خاکی می‌نویسم اشکالی نداره

مگه نه؟

بعضی وقتا با خودم فکر میکنم این پروژه خودکشی ای که راه انداختم خیلی مسخرست یعنی واسه خودم نه ها ، از دور خیلی مسخره به نظر میرسه .

بعد از مرگم همه از دور به زندگیم نگاه میکنن و میگن اون آدم ضعیفی بود .

نمی‌دونم شاید باشم.

امروزم رفتم پیش آقای کیم مردک احمق هرچی بهش میگم نمی‌خوام بستری شم نمی‌فهمه

لازمه بگم می‌خوام خودکشی کنم ؟

امروز یه عکس شیک از تومور عزیزم و روبه‌روم گذاشت گفت روند رشدش ستودنیه
احتمالا با این میزان از توانایی تربیت و رشد میدونستم بابای خوبی بشم .

تا هفته پیش همچی گنگ تر بود
همه چی وجود داشت ولی رعایتم و میکرد

امروز بعد از سه روز رفتم پیش چان ازم ناراحته میفهمم که هست ولی چیکار میتونم بکنم ؟
نمیشه با پوچی جنگید .

پسره جذاب همش اون پلیور زرد لعنتی و تنش می‌کنه نمیگه یکی اینجا پاهاش شل میشه ؟
تظاهر می‌کنه حواسش بهم نیست ولی خیلی اتفاقی درباره درمان درد شونه سرچ میکنه
البته خیلی اتفاقی
من چیزی نمیگم ولی اون خیلی اتفاقی میفهمه سردرد دارم .
حق دارم ازش فرار کنم
بعضی وقتا دلم میخواد با پشت دست بزنم تو دهنش بگم عزیزم حرف کم عمل زیاد بغلم کن لطفا .
بگم عزیزم لبهات و بهم قرضشون بده چند روزی نیازشون دارم .
ولی نمیشه
نمی فهمه
همش می‌پرسه و می‌پرسه
بک چرا رنگت پریده؟
بک چرا به من نگاه نمیکنی؟
بک ...

از اون روزی که بی اجازه بوسیدمش تا این روزایی که بی اجازه قراره ترکش بدم بی قرارشم .

کاش بشه بهش بگم چقدر حضورش ضروریه ،وقتی باهمیم یادم می‌ره یه بابای عجیب غریب تو خونست که هنوز نفهمیده قراره تو این دنیا چیکار کنه پدری که هرروز پولایی که مادر افسردم به سختی بدست میاره به هوا میده .
یادم نمیاد آخرین باری که مامانم و بغل کردم و اون مثل یه عروسک بیجون تو بغلم از غصه خوابش برده کی بود.
چانیول نیکوتین منه .

درد شونه‌م غیر قابل انکار شده تیر می‌کشه تومورای لعنتیم هرروز دارن گوشتالو تر میشن و بدن من ضعیف تر لازمه بگم توانایی برای رقابت ندارم ؟

دکترم با خوشحالی میگه اگه رژیمت و رعایت کنی حتی میتونی یک سال دیگه هم زندگی کنی !

عالیه جناب دکتر میتونید یکسال درد و به یه جسم ذره ذره تزریق کنید.

بین کیم و پارک چانیول یه رقابت تنگاتنگی برای رشد دادن تومورای عزیزم وجود داره
کیم با اون داروهای بدرد نخورش تومور تو مغزم و رشد میده
پارک با هر قدمی که برمیداره تومور قلبم بزرگ تر و بزرگ تر می‌کنه .

suicide notes|یادداشت های خودکشیTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang