- آینده، خاطرات خوب، دوست و عشق اونا همه ی اینا رو دارن. چرا من ندارم؟ چرا من نمی تونم هیچی داشته باشم؟ هر چیزی که هرگز نخواستم از دست بدم از دستم رفت. این یه نفرینه هر چیزی که ارزش خواستن داره، همون لحظه ای که به دستش میارم از دستم میره من هم قبول کردم چون هیچ چیزی ارزش حفظ کردن به قیمت یه عمر عذاب رو نداره و تو چطور می تونی اینقدر پررو باشی...بی مهری یه شبه از فرشته شیطان ساخت چه برسه به من!
پشت به او ایستادم و داشتم به بیرون نگاه می کردم که او با صدایی آغشته به غرور ولی غمناک گفت:
_ یعنی می خوای بگی که دیگه به من نیاز نداری؟
_ ببین فرشته عزیزی که هیچ چیز از انسان ها نمی دونم باید بگم... من توی تاریکترین لحظات زندگیم تنها بودم، پس ببخشید اگه یه جوری رفتار میکنم که انگار به کسی نیاز ندارم؛ می دونی من توی سال ها خوب یاد گرفتم که قلب منحصرا یه عضله است توی بدن و کارش هم تنها پمپاژ خون هستش!