تهیونگ سر میز نشسته بود و به حرف اون عوضی ها در مورد برده هاشون گوش میداد!
امشب قرار بود بعد بازی همشون برن داخل اتاق و تا آخر شب با برده هاشون حال کنن
تهیونگ نگاهی به میز بغلی انداخت که برده ها نشسته بودن.
با دیدن قیافه جدی کوک ابروشو بالا انداخت و بهش زل زد.
کوک متوجه نگاه خیره ای شد و سرشو برگردوند و تهیونگ رو دید .
با نگاه مبهمی سرش رو دوباره پایین انداخت و توجهی نکرد.
تهیونگ با خودش فکر میکرد که چطوری باید با برده ی جدیدش در مقابل اون عوضی ها برخورد کنه.
تهیونگ برخلاف اجازه ی پدرش قبلا برده ی پسر داشت و تا حد مرگ شکنجشون کرده بود .
اما کوک اولین برده بود که پدرش بهش داده بود تا با اون عوضی ها رقابت کنه
برده ها به سمت میز حرکت کردن تا به ارباب هاشون خدمات بدن.
یکی از برده های دختر رفت و پیش پسر کنار تهیونگ نشست . و بهش حرف های تحرک کننده ای زد.
یکی دیگه دخترا که کمی پیش کوک باهاش حرف میزد خودش رو به اربابش میمالید و سینه هاشو به نمایش میزاشت .
کوک کمی فکر کرد تا باید چیکار کنه.
یادحرف تهیونگ افتاد. نباید خطا میکرد . آب دهنشو قورت داد و آخر از همه به میز نزدیک شد.
نگاهش به پسر برده که باهاش بحث کرده بود افتاد و دوباره خونش به جوش اومد چون دیدچطور اربابشو رام میکنه.
تهیونگ هم ته دلش دعا میکرد که کوک رفتار درستی بکنه نگاهشو به کوک داد که بهش نزدیک میشد.
و جام شرابشو بالا برد و به دهنش نزدیک کرد اما ناگهان کسی مانعی شد
با حالت تعجب و عصبانیت سرشو بلند کرد و کوک رو دید.
همون طور که عصبی شده بود که کوک با چه جرأتی همچین کاری کرده بهش با خشم نگاه کرد .
حتی بقیه افراد سر میز هم شکه شده بودند و دقت رفتار اونا رو آنالیز میکردن.
که کوک با صدای تحریک آمیزی توجه همه رو جلب کرد و گفت:
"ارباب امشب خیلی کار داریم شما که نمیخواین مست باشین و از حال برین؟"
به تهیونگ نزدیک تر شد و روی پاش نشست.
تهیونگ اصلا انتظار همچین رفتاری رو از کوک نداشت.
درسته که عصبی بود اما باید اعتراف میکرد به خاطر رفتار سکسی کوک کلی حال کرده بود.تهیونگ بدون نگاه کردن به اطرافیان در حالی که یک دستش روی کمر کوک بود جام شراب رو روی میز گذاشت و دستشو روی لب های سرخ کوک گذاشت و زمزمه وار اما با حالتی که بقیه بشنون گفت:
"نه بیبی نمیخوام مست کنم و این فرصت رو از دست بدم همین الانش هم کلی صبر کردم مگه نه؟باید تنبیه این گستاخی هات رو بهت بدم!
کوک پوزخندی زد و گفت :
"پس مجازات این رو هم برام در نظر بگیر"و لب هاشو به لب های تهیونگ کوبید
YOU ARE READING
Tame me baby boy🔞
Fanfiction🔥 پربازدیدترین فیک فارسی ویکوک واتپد🔥 ⛓جونگ کوک کسیه که توسط باباش تو قمار به عنوان برده باخته شده و اربابش کسی نیس جز کیم تهیونگ ... ⛓برای زنده موندم رامت میکنم ! قول میدم. ⛓مواظب باش وقتی رامم میکنی خودتان رام نشی! 📌روزهای آپ: نامعلوم(فعلاً...