Tae POV
بعد از ارضا شدنم از حموم بیرون اومدم. بدنم واقعا حالت خستگی لذت بخشی داشت.
فکر نمیکردم هیچ وقت برای کسی ساک بزنم و لذت ببرم.
من میدونم که سادیسمم اما مجبور شدم باهاش ملایم باشم تا بعدا ازش لذت ببرم.
راستشو بگم من توزندگی از کسی ترسی ندارم درسته بابا هم یه عوضی سادیسم مثل منه اما بازم ازش نمیترسم.
فقط وقتی ۱۶ سالم شد و بابا فهمید منم مثل خودشم منو برد پیش یه سکس تراپ تا آموزشم بده.
اون بهم بر اساس کد ها یاد داد بهتره برای زندگی بهتر سادیسم بودنم رو مخفی کنم و روی آدم های خاصی امتحانش کنم و لذت ببرم.
اون بهم گفت میدونه من از کسی ترسی ندارم اما واسه چشیدن طعم قدرت و لذت باید تو شخصیتی باشم
اونا از من یه بازیگر ساختن یه بازیگر چند شخصیتی با نقش های مختلف
اون بهم گفت سادیسم بودن فقط به سکس ختم نمیشه و توی زندگی هم هست.
پس اونا کاری کردن که من سادیسم رو فقط توی سکس پیاده کنم.
گفت میدونه که ممکن نیست بتونم از بین ببرمش اما اونا طوری که به بابام هم یاد داده بودن بهم آموزش دادن توی زندگی واقعی کنترلش کنم.من بعد از چندین سال به کیم تهیونگی تبدیل شدم که سادیسمش رو توی زندگی و پیش دوستاش کنترل میکنه. وفاداری رو یاد گرفتم ، طعم دوستی رو کشیدم و نزاشتم سادیسم بودنم به دوستام آسیب برسونه
من یاد گرفتم تنها جایی که لازم نیس خودمو کنترل کنم سکسه . و همه برده ها یه وسیلن.داشتم لباس هامو میپوشیدم و فکر میکردم که آیا باید به دوستام در مورد جونگ کوک بگم؟
هر چند من اصلا تمایل نداشتم اما با تماسی که از نامجون دریافت کردم فهمیدم مسئله ی مهمی پیش اومده و باید برم پیش اونا.
حدس میزدم که کار جیمین باشه تا از بقیه واسه پیدا کردن کوک کمک بخواد.پس باید کاری میکردم که کوک خودش از مغزشان بپرونه تا دیگه دنبالش نباشن.
فهمیدن دوستام و پس گرفتن کوک لطمه ی بزرگی به زندگیم میزد.
چون من به تخلیه خودم نیاز داشتم و اون برده کوچولو تنها وسیله بود.
روان پزشک و سکس تراپ احمق بابا رو مجبور کرده بودن نزاره من بیش از یه برده داشته باشم . چون میگفتن کد هام در حال تغییره واسه همین کوک رو واسم آوردن.
بابا میخواست شرکت هیوندا رو واگذار کنه به من .
و من تحت نظر بودم و قرار بود ازم آزمایش جسمی و روانی واسه ریاست بگیرن.
اونا خوب میدونستن من از پس آزمایش برمیام اما بازم داشتن روش کار میکردن تا اشتباهی نشه.واسه همین واسه کوک یه فایل صوتی گذاشتم که توش بهش گفتم خوب نقش بازی کنه که از برده من بودن راضیه .
و در قبالش یکی از خواسته هاش رو بر آورده میکنم.
________
های گوگولیا
کامنت کمههههه نگی نگفتی
تو دوران قرنتینه مواظب خودتون باشین یه وقت مثل من نشین.
اونقد آهنگ غمیگین کاور کردم افسرده شدم❤️😑
بوس
YOU ARE READING
Tame me baby boy🔞
Fanfiction🔥 پربازدیدترین فیک فارسی ویکوک واتپد🔥 ⛓جونگ کوک کسیه که توسط باباش تو قمار به عنوان برده باخته شده و اربابش کسی نیس جز کیم تهیونگ ... ⛓برای زنده موندم رامت میکنم ! قول میدم. ⛓مواظب باش وقتی رامم میکنی خودتان رام نشی! 📌روزهای آپ: نامعلوم(فعلاً...