لیوان رو به لبهاش نزدیک تر کرد ولی صدای شکستن چیزی توجهش رو جلب کرد،لیوان رو روی میز گذاشت و سمت صدا حرکت کرد
یکی از ظرف های شیشه ای سر خورده بود و تیکه هاش پخش زمین شده بود
خدمتکار ها با دیدن سولی تعظیمی کردن و دختری که باعث شکستن اون ظرف شده بود سریع تکه های شکسته رو رها کرد و ایستاد و معذرت میخوامی زیر لب گفتسولی با لبخند مهربونی جلو رفت و دست بریده شده ی خدمتکار رو گرفت و گفت که اشکالی نداره و بهتره تا به زخمش برسه
رو به خدمتکار دیگه ای کرد و سوال تو ذهنش رو پرسید:ببینم شما یونا رو ندیدین.....کلا این دختره غیبش زده
_نه خانوم.....ما هم مثل شما بیخبریم
خیلی خبی گفت و نگاهی به ساعتش کرد،انگار باید قرار دونفره رو تکی سپری میکرد،چه حیف که کوکی رو هم فرستاده بود بیرون و کسی برا شریک شدن نوشیدنیش وجود نداشت!
شاید کمی انتظار بیشتر مشکلی نداشت پس دوباره سر شراب خوشرنگش برگشت تا از مزه جدیدش لذت ببره
~~~~~~~~
خدمتکار اسیر زیر زمین بالاخره به هوش اومده بود و دستاش رو باز کرده بودضعف و سرگیجه ی شدیدی داشت اما باید هرچه سریعتر خودش رو به سولی،به خانوم خونه میرسوند
اون عوضی بطری رو با سم مخلوط کرده بود و الان جون سولی در خطر بود
بی توجح به سرگیجش از دیوار و قفسه های اطرافش کمک میگرفت تا هرچه سریعتر خودش رو به سولی برسونه
سولی لیوان رو نزدیک لبش کرد تازه مزه جدید رو بچشه،حداقل این قرار تجربه ی جدیدی براش داشت
~~~~~~
در رو با شتاب باز کرد و در حالی که نفس نفس میزد لب زد:خانم!....
و پوزخندی روی لبهاش شکل گرفت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تهیونگ کلافه و عصبی داخل ماشین نشسته بود و با انگشتاش رو در ضرب گرفته بودهوسوک:خدااا......تهیونگ لطفا تمومش کن.کارت خیلی رو مخه
ته:اگه خیلی رو مخته گوشاتو بگیر...
جکسون که تمام مدت سکوت کرده بود به حرف اومد:هی هی پسرا، اروم باشید. الان کار مهم تری از دعوا کردن با همدیگه داریم
تهیونگ بی توجه به کارش ادامه داد و هوسوک با صدایی که حرسی بودنشو نشون میداد دستش رو به پیشونیش کوبید و بعد هندزفری هاش رو تو گوشش گذاشت
این صدا بهتر از صدای انگشت های کشیده و کوفتی تهیونگ بود
بعد چند دقیقه تو راه بودن بالاخره جکسون اون دو تا رو به اداره فرمانده مامور ها رسوند و بعد از پیاده شدنشون خودش برگشت تا ماشین های توقیفیشون رو از اونجا در بیاره
این محموله هرچند کوچیک بود اما تهیونگ رو متحمل خسارت زیادی کرد
YOU ARE READING
A rugged road[Vkook]
Actionاین اولین فیکیه که مینویسم امیدوارم دوستش داشته باشید و چون اولین فیکمه ایرادامو بهم بگید اگه خوشتون اومد ووت و اضافه کردن به لیستتون هم فراموش نکنید😉💜 ~اکشن،معمایی،اسمات~