مگه معتادی؟ ?Are You Addicted

فصل ششم پارت دوم

*******
جراتشو داری با من در بیوفتی؟
*******

صبح روز بعد لویین بازم دوباره دیر اومد سر کلاس.

گوهای از عمد تمام مدت بهش زل زد و مطمئن شد که یونیفرمش هنوزم سوراخ سوراخ هست یا نه.

وقتی دید وضع لباسش هنوز همونه کاملا مطمئن شد لویین از دیروز تاحالا یونیفرم رو از تنش در نیاورده.

گوهای دیده بود که لویین و پدرش تا چه حد فقیر هستند 
و اصلا به همین دلیل بود که اونطوری بدون هیچ ترسی یونیفرم رو سوراخ کرده بود، میدونست که لویین احتمالا چیز زیادی برای پوشیدن نداره و به احتمال زیاد با همون یونیفرم مدرسه میخوابه.

عالیه، الان دیگه همه چیز امادست.

بدبختانه امروز باد تند تر از روز های دیگه میوزید.
گوهای با حالت پر ذوق و شوقی به لویین خیره بود و منتظر بود که پسر کوچیکتر بخواب بره.
با این وجود بنظر میومد لویین امروز خیلی پر انرژی شده.

الان زنگ دوم بود و با این وجود هنوز سر جاش صاف نشسته بود انگار که با اتو صافش کرده باشند.

بخواب دیگه، بخواببب، بخواببب...گوهای مدام پیش خودش اینو تکرار میکرد.

بالاخره وقتی که زنگ دوم تموم شد بای لویین دیگه نمیتونست بیدار بمونه و در نتیجه سرش رو روی میز گذاشت و خوابید.
گوهای یکم صبر کرد تا خواب لویین عمیق تر بشه و بعد نخ و سوزنش رو اهسته به سمت لباس لویین برد.

"زنگ...زنگ....زنگ...."

زنگ تفریح خورد و گوهای بدون اینکه کاری از پیش برده باشه بی میل دست هاش رو از روی کمر لویین برداشت.

ساعت سومشون کلاس ورزش بود.
گوهای نخ و سوزن رو توی کشوی میزش گذاشت و منتظر زنگ چهارم شد.

معلم جدید ورزش یه هاله ایی از خودخواهی و بیرحمی اطراف خودش داشت.

الان تازه روز اولش بود اما کاملا به تمام کسایی که صاف نایستاده بودند توهین کرد و یه جورایی باعث شد کل کلاس ازش کینه به دل بگیرند.
ولی معلم به حرف های تیزش ادامه داد و حتی گفت که همه اشون یه مشت بازنده اند.

معلم ورزش به مبسر کلاس اشاره کرد"تو ، زود باش بپر کلاس رو مرتب کن "

وقتی مبسر داشت تمرین های گرم کردن رو انجام میداد باید بلند میشمرد اما هنوز چند تا شماره رو نگفته بود که معلم ورزش با حرص گفت"مگه نون نخوردی؟"

مبسر کلاس موافقت کرد"خوردم اما هنوزم گشنه امه"

همه زدند زیر خنده با این حال معلم ورزش بهشون اسون نگرفت، من بهتون نشون میدم اینجا رئیس کیه بچه های لوسِ بی ادب!!