part.1

1.3K 112 34
                                    

-ای بابا این منیجر کیمم ما رو علاف کرده ها.از کی منتظرم یه خبر نمیده.
با احساس لرزش گوشیم از جیبم درش اوردم.به چه عجب بالاخره پیام داد

میدونم راه کمه ولی این ساعت ترافیکه باید همین الان حاضر شم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

میدونم راه کمه ولی این ساعت ترافیکه باید همین الان حاضر شم.خب برم ببینم تو کمد چی دارم بپوشم.این خوبه؟بزار بپوشمش

خیلی خوشگله فقط دامنش کوتاهه به درد این فصلم نمیخوره بزار این یکی رو امتحان کنم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خیلی خوشگله فقط دامنش کوتاهه به درد این فصلم نمیخوره بزار این یکی رو امتحان کنم

خیلی خوشگله فقط دامنش کوتاهه به درد این فصلم نمیخوره بزار این یکی رو امتحان کنم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خب این عالیه.واسه جلسه هم مناسبه.وای ساعت ۴ و نیم شد.فقط خداکنه ترافیک نباشه وگرنه دونه دونه موهای منیجر کیمو میکنم
4:45p.m
خب شانس اورد که خلوت بودو رسیدم.وارد اتاق شدمو..چهار تا دونه ادم بیشتر نیستن اینجا که
×(کارگردان نام)لی سوجین!
-عه سلام.خوبین؟چرا هیچکس نیست؟من فکر میکردم دیر کردم
×نه بابا فعلا همین چهار نفر اومدن نگران نباش بشین یه چیز بخور تا بقیه هم بیان
-اقای کیم نیومده؟
×نمیدونم من خبر ندارم
-باشه من الان بهش زنگ میزنم.
عه گوشیم نیست که.اصلا کیفمو نیاوردم.حافظه نمونده واسما
-اقای نام من کیفم تو ماشین جا مونده میرم بیارم الان میام
×باشه
.
.
.
کیفم رو از تو ماشین در اوردم و داشتم به سمت دفتر میرفتم که از ماشین روبرویی یه پسر خوشتیپ پیاده شد.اما..این که پارک جیمینه

first actWhere stories live. Discover now