پارک جیمین می خواد برای اولین بار سریال بازی کنه و نقش مقابلش لی سوجین یکی از بهترین و زیباترین بازیگرای زنه
name:first act
couple:boy×girl
genre:romance
uptime: unknown
-خب..ممنون..ولی واسه چی اینجا؟ +من باید برم وسطای جشن چون جشن فارغالتحصیلی داداشمه امشب به خاطر همین نمیتونستم بعد جشن کادوتو بهت بدم خودمم میخواستم تو تنهایی بهت بدم -اها..لازم نبود زحمت بکشی.مرسی +نه اصلا چه حرفیه. کمی جلوتر اومد و دستاش رو از دور گردنم رد کرد و سرش رو نزدیک سرم قرار داد.نمیدونستم میخواد چیکار کنه تا وقتی که متوجه سنگینی جسمی که روی گردنم بود شدم +دوسش داری؟ سرم رو پایین اوردم تا ببینمش
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
-خیلییی خوشگله😍😍 با ذوق و چشمایی که تو تصوراتم قلبی شده بودن سرم رو بالا اوردم. تازه وقتی چشمام نیاز پیدا کردن تا از زل زدن بهش دست بکشم و یه پلکی هم بزنم به خودم اومدم و چند بار پشت سرم هم پلک زدم و سرمو برگدوندم که تهیونگو که عین مارمولک به چارچوب در چسبیده بودو دیدم /بیاین دیگه همه نشستن منتظر سوجین خانمن بیایننن نگاهشو به سمت راستش داد و داد زد:الان میان به سمت ما برگشت و با حرص لب زد:بیاین دیگه و رفت. ... /لیدیز اند جنتلمن میخوام واستون اهنگ بخونم با صدای قشنگممممم بعد تموم شدن حرفش فقط با سکوت بقیه که با قیافه های پوکر بهش زل زده بودن مواجه شد /آماده اینننن؟ 😐😐😐 /بخونممم؟ 😐😐😐 /ایش احساس میکنم با یه مشت پیرزن پیرمرد افتادم تو یه اتاق چرا انقد بیحالین😐اصلا نمیخونم ×پاشین بریم /کجا؟ ×پاشین بریم کارائوکه /ایوللللل.ووتاک جون خودمییی و حالا کارگردان بود که پلکاشو انگار که رو مود اسلو موشن باشه باز و بسته میکرد /چرا یه جور خودتو میگیری انگار ازم ده سال بزرگتری؟خوبه همسنیم😐 با ارنج به بازوش زد : میشه باهات غیر رسمی حرف بزنم؟ ×نه که الان نمیزنی /خو خودتم غیر رسمی حرف میزنی ×خوبه من رئیستما /چه ریاستی چه کشکی تو فقط کارگردانی همین😐اگه رئیس منی رئیس بقیه هم هستی چرا پس با بقیه انقد خوبی؟فقط من خار دارم؟😐 ×واسه این که بقیه انقد پاشونو از گلیمشون دراز تر نمیکنن تهیه کننده:عهه بسه دیگه عین سگ و گربه افتادن به جون هم این بدبخت طفلکی چه گناهی کرده دارین گند میزنین به روز تولدش همه با نگاه های سرشار از ترحم برگشتن سمت من -عه چرا منو اینجوری نگا میکنین فک میکنم خیلی بدبختم 😐 ×همش تقصیر این الدنگه دیگه.وسایلتونو جمع کنین بریم ... همه جلوی در جمع شده بودیم که صدای داد جیمین همزمان که داشت با تلفن حرف میزد باعث شد همه به سمتش برگردن +چییییییییی؟؟؟؟؟؟چی میگیییی یعنی چییی شوخی میکنییییی بمیری چرا زودتر بهم نگفتیییی من الان چه غلطی کنم با این همه ادممممم بزار دستم به تو برسههه تلفنو با عصبانیت قطع کرد /چته هیونگ چرا عربده میکشی +بدبخت شدممم مامان بابام اینجان /چی؟مگه اونا بوسان زندگی نمیکنن؟مگه امشب جشن فارغ التحصیلی داداشت نی؟ +چراا چرااا فک کردن من کلی کار دارم پا شدن اومدن سئول /خب خوبه که. مشکلش چیه؟ +مشکلش چیه؟تا دو دیقه دیگه میرسن اینجا -اینجا؟ +منیجر خر گاو نفهمم گفته بهشون امروز تولد یکی از دوستامه من اومدم اینجا اونام گفتن ما هم میریم اونجا /حالا انقد لازم نیست خودتو بکشی که -راست میگه.میریم بالا اونام بیان دیگه چند دیقه میشینن بعد با هم میرین دیگه +مشکل یه چیز دیگه ست همه با نگاه های پرسشگرانه بهش نگاه میکردن و اون نمیدونست باید تو روی کی نگاه کنه و جواب بده +نمیتونم بگم /پس زر اضافی نزن الکی هم عربده نکش بیا بریم بالا رو جمع کنیم +ببخشید -نه واسه چی؟ +تولدت..خراب شد به خا.. -عهه واسه چی الکی عذرخواهی میکنی چیش بده اونام بیان بریم بالا jimin /من میدونم چه مرگته جیمین خان با چشما و لبخند شیطانی بهم نگاه میکرد +چی میگی تو؟ /میدونم چرا نمیخوای اونا اینجا باشن دیگه +تو که میدونی،چرا؟ /میدونم داداشت فن دو اتیشه سوجینه.اتاقشو پوسترای اون تشکیل داده بک گراندش پروفایلش عکس اونه.فلشش پره از فیلم و سریالای سوجین.خلاصه میدونم مرضت چیه +تهیونگ یه بار بهت گفتم یه بار دیگه هم میگم دوباره این بحثو وسط بکشی خونت پای خودته از تو جیبش گوشیش رو در اورد و جلوی من گرفت /امروز اینا اوردم تا حرفامو ثابت کنم همین الانشم توش کلی عکس و فیلم هست.به سرتم نزنه بلایی سر گوشیم یا خودم بیاری همه ی اطلاعاتشو قبلا واسه یه دستگاه دیگه فرستادم.شکایتم میکنم شوخی ندارم +تو چه گوهی خوردیییی؟برداشتی عکس و فیلم گرفتیییی؟ /به ولله اگه دست بهم بزنی میرم همه رو به سوجین نشون میدم میگم جیمین عاشقته.از من گفتن بود با دو از پله ها بالا رفت به خدا یه روز تهیونگو میکشم سرشو میبرم میزارم لب جوب(چرا انقد خشن میشی حالا 😐😂) ... /ببین حواست باشه اومدن سورپرایزت کنن باید خودتو هیجان زده نشون بدی اینجوری وااااایییییی مامانییییییی انقدددد دلمممم واستتتت تنگ شدههه بود که نگووووو بابااااااااااااااااااااااااااااااا داشتم از دوریت جون میدادم به خداااااااا این کیهههههه جیهیووونهههههههه؟(اسم داداشش)نگوووووووووووو چقدددد بزرگ شدهههههههههه یاد گرفتی؟ +تو جون هر کی دوست داری راهکار نده فقط😐 مامانم که وارد شد تعظیم کوتاهی کرد و در جواب ،همه بهش تعظیم کردن +اوماااا خیلی دلم واست تنگ شده بود خوبین؟ مامان جیمین:چقد لاغر شدییی /مگه از زندان برگشته😂😂😂😂😂😂😂😂😂 نگاه وحشتناکی بهش انداختم و لب زدم:ببند که باعث شد نیششو ببنده و خفه خون بگیره بابای جیمین:ببخشید مزاحمتون شدیم فکر کنم کار داشتین میخواستیم غافلگیرش کنیم ×نه بابا چه مزاحمتی کی این وقت شب کار میکنه تولد سوجین بود پیش پای شما میخواستیم بریم کارائوکه کار خاصی نداشتیم جیهیون:سوجین؟کدوم سوجین؟ تهیونگ مارموز هم رفت دم گوشش حرفی زد که باعث شده جیهیون داد بزنه:کوووووووووووووششششش؟؟؟؟؟؟؟ سوجین بدبخت از صدای جیغ نکره ی جیهیون کمی تو جاش تکون خورد -سوجین..منم جیهیون:عررررررر عررررررررر عررررررررر +چرا عین خر عر عر میکنی😐 جیهیون:باورم نمیشههههههه دستاشو باز کرد و به دو داشت به سمتش میرفت که از یقه ش گرفتم و پرتش کردم سمت دیوار جیهیون:چته هیوووونگگگ کمرم نصف شد +ببخشید عزیزم نمیخواستم ناقصت کنم جدیدا دستم سنگین شده😁 -خوبی؟ جیهیون:واااایییییی به من گف خوبییییی به من گف خوبییییی -میشه یکی بگه چه خبره😅 /کامل واست تعریف میکنم نگاه تهیونگ کردم که زبونشو روی لبش میکشید و با پوزخند بهم نگاه میکرد.گوشیشو توی جیبش گذاشت و چند بار از قصد روش ضربه زد /به مدارکم اضافه شد +خیلی بوزینه ای ... مامانم رو به روی سوجین نشسته بود و با نگاهش قورتش میداد.اون بیچاره هم معذب بود هی سعی میکرد به مامانم توجهی نکنه ولی مامانم بدجوری با نگاهش سوراخش کرده بود.هر از چند گاهی بهش نگاه میکرد و به یه لبخند زوری اکتفا میکرد مامان جیمین:عزیزم شما مجردی؟ +ماماننننن؟؟؟ کمی سرشو کج کرد و صداشو کلفت کرد:خفه!! و دوباره با لبخند به سمت سوجین برگشت /مهر مادر فرزندی موج میزنه + تو یکی بمیر جیهیون:ایول مامان همیشه میدونستم مامان خیلی باحالی هستی مامان جیمین:با تو چیکار دارم الف بچه مگه این خانم با این کمالات و زیبایی به درد توی ناقص العقل میخوره سوجین بابت تعریفای مامانم تمام تلاششو کرد که لبخند طبیعی بزنه تا خجالتش پشتش دیده نشه و جواب داد:خب..بله مجردم چطور؟ مامان جیمین:نامزد؟دوست پسر؟ سوجین دوباره با لبخند جواب داد:فعلا نه مامانم هم از سر خوشی خنده ی بلندی سر داد و روی شونه ش زد و بلند شد.سوجین که بالاخره از جو وحشتناکی که مامانم واسش درست کرده بود خلاص شده بود نفسشو بیرون داد و خودشو روی مبل ولو کرد.مامانم دست منو محکم گرفت و دنبال خودش کشید و پرتم کرد تو اتاق +ماماننن؟دستم از وسط نصف شد مامان جیمین:یعنی خاک تو سرت خاااک +چراااا مامان جیمین:دختر به این ماهی همهههه چییی تمومه این همه مدت پیشت بوده بعد توی خر نتونستی دلشو بدست بیاری؟ +ماماننن؟اون فقط همکارمه مامان جیمین:من تو رو بزرگ کردم نشناسمت که به درد لای جرز دیوار میخورم.این دختره باید عروس من شه حالیت شد؟ تهیونگ عین خر سرشو انداخت پایین و اومد تو:مادر جون اصلا مشکلی نیست جیمین دوستش داره باید دل اونو بدست بیاریم +برای بار صد هزارم بهت میگم خفه شو مامان جیمین:میشناسمش بابا میدونم .دختره رو چیکار کنیم؟ تهیونگ با انگشتش به مامان اشاره کرد که به سمتش بیاد و با هم از اتاق رفتن بیرون چرا بدبختم انقد😐 Taehyung /مادر جون همه چی برنامه ریزی شده ست.من نقشه دارم با یه نفر هماهنگ کردم مامان جیمین:چه نقشه ای؟ *فلش بک /چیکار میکنی؟ کوک:تا قبل این که تو بیای کپه ی مرگمو گذاشته بودم /باید در یه موردی بهم کمک کنی کوک:تا چی باشه /راجع به جیمینه کوک:چجور کمکی به تو حساب میشه؟ /مسئله عشقیه پاشو کوک:واااااای بگووووو /سوجینو میشناسی؟لی سوجین.بازیگره کوک:میشناسم بابا همون دافه(😐😂) /اره افرینننن کوک:جیمین عاشق اونه؟نههه دختره کراشمه /کراش منم بود ولی حالا دیگه نمیشه باشه باید بیخیالش شی بیا این بار بهش لطف کنیم کوک:مطمئنی لطفه؟شاید خودش بخواد بهش بگه که دوسش داره /ما که نمیخوایم بریم به سوجین بگیم گوش کن تو باید بری از جیمین شماره ی سوجینو بخوای.میخوام حسادتش برانگیخته شه همین.اگه واقعا دوسش داشته باشه حسادت میکنه خودش مُقُر(والا تو اینترنت اینجوری زده بود🤷🏻♀️😂مریضم دیه حتما باید از این کلمه استفاده کنم😂)نمیاد کوک:حله من هستم.نقششو خیلی خوب میتونم بازی کنم کراشمه /بوده کوک:حالا بزار،شاید جیمین دوستش نداشت /پس وارد جزئیات پروژه میشیم *پایان فلش بک مامان جیمین:افرین چقد باهوشی کاش این بچه ی منگل منم یه کم به تو میرف نقشه ی عالیه ایه
پس از مدت هااااا😂میخواستم این پارتو طولانی بنویسم که پارت بعد تمومش کنم ولی همین الانم داره دستم نصف میشه.حلالم کنین😂