You Aren't My Sehun [Full]

Shot 1: A Serenade To The Sunrise

شات ۱: سرنادی برای طلوع

پوفی کشیدم و گوشیمو رو تخت انداختم.

باز سهون یه کاری کرد که دوربینا رومون زوم شن آخه اون افکت ال جی بی تی لایو اینستاشو کجای دلم بذارم؟

یکی نیس بهش بگه حالا که جفتمون داریم تو سریالای خفنی بازی میکنیم این دیگه چی بود؟

به سقف زل زل نگاه کردم،انگار که همه بدبختیام تقصیر اونه.یه چشم غره هم بهش رفتم تا حساب کار دستش بیاد.

کی میگه عشق آسونه فقط اگه عاشق باشی و عاشقت باشه؟

بهش بگید بیاد که لو هان کارش داره.

میتونم هزار و یکی دلیل بیارم که اینجور نیس.اولین و مهم ترینش هم جنسیته.

هوفففف ولش کن بلند شدم و دوباره رفتم سراغ گوشیم

به محض اینکه آن شدم سیل پیامای دایرکت و لایک و کامنت و ... گوشیمو به لرزه انداخت.

بی تفاوت رفتم سراغ فن فیکایی که میخوندم
وقتی دیدم قسمت جدید سرنادی برای طلوع آپ شده معطل نکردم و رفتم توش

یه فیک تخیلی که جون میون بابام بود.واقعا باید به نویسندش آفرین گفت.ایدش جالب بود برا اولین بار یه جا سوهو مامان نبود:)

هر چند اینطور که پیداس خودمم قراره مامان شم :|

دوس دارم قیافه دی او رو موقع دیدن این فیک ببینم.اگه بفهمه کایو با یکی دیگه شیپ کردن چی میکنه؟

اینجور فن فیکارو دوس دارم چون به خاطر جنسیتشون از هم دیگه جدا نشدن البته مشکلای دیگه ای مثل مشهور بودنم هست ولی خب تو این فیک که تاریخیه این چیزا معنی نداره.

یه چیزی که هنوز نتونستم درکش کنم اینه که تو این فیک مونث شدم.مونث شدن....یه مدلیه.....تازه خاله هم هستم.مشتاقم بدونم بچه ژان چجور میشه؟؟

و اما یکی دیگه از چیزایی که حرصمو درآورد،وقتی بود که سهون فیک به لوهان فیک شلیک کرد میخواستم برم توش گوششو بکشم. چقد سر این لحظه با سهون دعوا کردم.آخرشم وقتی فهمید سر چی باهاش قهر بودم تا یه هفته جوابمو نمیداد.

خو چی کنم وقتی انقد تاثیر پذیرم؟

میخواستم تازه شروع کنم و قسمت جدیدو بخونم که اون یکی گوشیم زنگ خورد.

بلند شدم و با برداشتن گوشیم و دیدن اسمی که زنگ زده بود فوری با عصبانیت جواب دادم:«چیکار داری؟»

سهون یکم حالش گرفته شد ولی بازم سعی کرد با انرژی باشه:«سلام لوهان حالت خوبه؟»

من هم که منتظر بودم تا اینو بگه گفتم:«حالم خوبه؟؟؟اینم سواله میپرسی؟؟به لطف بعضیا خیلییی خوبم. پسر اون چه کاری بود که تو لایو کردی؟»