Shot 6: Dream Stage(END)

659 178 50
                                    

شات ۶: استیج رویا(پایانی)

همینجور که تو فکر بودم آخرین فیک چی میتونه باشه،صدای گریه و فین فین شنیدم.

با تعجب چشم چرخوندم که دیدم پری کوتوله داره گریه میکنه.

_من کوتوله نیستممممممم!!!!

با بغض داد زد و دوباره شروع کرد به هق هق کردن. لبمو دادم جلو.گریه کردنش اشک منم درمیورد.چرا گریه میکنه؟؟

مشتشو آورد بالا و اشکشو پاک کرد .بعد با دستمالی که نمیدونم از کجا درآورد دماغشو پاک کرد.هنوزم فین فین میکرد.

آروم با بال هاش پرواز کرد و دورم چرخید.بعد که روبروم قرار گرفت با بغض گفت:«دلم برات تنگ میشه»و دوباره هق زد.

الهی..هر کی بود دلش تنگ میشد.با اینکه یه جورایی عجیبه...ولی منم دلم براش تنگ میشه.اما مگه این دیدار آخره؟؟بعد این فیک دیگه پری کوتوله رو نمی بینم؟؟

دوباره فین کرد و گفت:«دلم برا کوتوله گفتنتم تنگ میشه..هق..»بعد دوباره اشکاشو پاک کرد و گفت:« خوبه که دل تو هم برام تنگ میشه...اگه..اگه بتونی تو فیک آخر جمله رمز درست رو بگی....اونوقت فورا برمیگردی به دنیای خودت....و دیگه همو نمیبینیم...»

با اینکه خوشحال شدم که ممکنه بعد از اون فیک برم به دنیای خودم،ولی از اینکه دیگه پری کوتوله رو نمی بینم ناراحت شدم.

_ناراحت شدنت بخوره تو سرت میگم من کوتوله نیستممممم!!

اگه قیافش پیر نبود با اینکاراش فکر میکردم بچه ای چیزیه.

آروم تر که شد گفت:«بیا.باید راهنمای فیک آخر رو نشونت بدم.»

جلوتر رفتم که گوشیمو درآورد.

با تعجب دستمو جلو بردم و گوشیمو گرفتم.این دستش چیکار میکرد؟؟

دوباره ذهنمو خوند و گفت:«چون دفعه قبل دیر یادت افتاد که مامانت تو فیک دکتره،اینو آماده کردیم که تو فیک چیزی یادت نره و روند فیک دستت باشه.یه سری چیزم من بهت میگم.خب اول از همه اینکه اسم فیک استیج رویاس و فصل دومِ فیک مدرسه رویاست.کایسو و کریسهو و چانبک کاپلای دیگه فیکن.تو این فیک سهون و کای خوانندن و تو و کیونگسو هم طرفداراشونین. امیدوارم موفق بشی»و با یه حرکت بغلم کرد.

منم آروم بغلش کردم.یکم که تو بغل هم موندیم زیر گوشش گفتم:«ممکنه که...دوباره..همدیگه رو ببینیم؟؟» و سرمو عقب بردم.

اونم از بغلم اومد بیرون و گفت:«ممکنه...اگه تو بتونی علاوه بر جمله رمز درست،علت برآورده شدن آرزوت و مجازاتتو بفهمی..خوشحالم که پری محافظتم لوهان»

منم لبخندی زدم و گفتم:«منم خوشحالم که پری محافظم تویی کوتوله»

اینبار به جای اینکه جیغ بکشه و بگه من کوتوله نیستم،فقط خندید و با دلتنگی نگام کرد.

You Aren't My Sehun [Full]Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz